جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پذیرش مسئولیت

زمان مطالعه: 3 دقیقه

کودکان خردسال از راه بازى و آزمایش، بسیارى چیزها درباره‏ى علت و معلول مى‏آموزند. کودکى نوپا که بر روى صندلى بلندش نشسته است، با انداختن قاشقش به زمین در حال آزمایش کردن و کسب تجربه است. براى او، این بازى‏اى سرگرم کننده است – به ویژه زمانى که پدر یا مادر هر بار قاشق را برمى‏دارند و به او مى‏دهند و او مى‏تواند دوباره آن را به زمین بیندازد. او از نقش خود در بازى علت و معلول لذت مى‏برد و تنها وقتى از بازى دست مى‏کشد که بقیه‏ى بازیکنان این بازى را متوقف کنند.

کودکان به تدریج که بزرگ و بالغ مى‏شوند، توانایى شناخت راه‏هاى زیرکانه‏اى را که مى‏توانند حادثه‏اى را موجب شوند و همچنین راه‏هایى که مى‏توانند در دیگران اثر بگذارند به دست مى‏آورند. این آموزش آغاز احساس مسئولیت و پاسخگویى کودکان است که همراه با افزایش سهم کودکان در زندگى خانوادگى، تکامل مى‏یابد. کودکان براى اینکه متوجه شوند چه اتفاقى افتاده است یا چگونه کارها را سر و سامان دهند، به سرافکنده شدن نیاز ندارند. هر کودک خردسالى معمولا براى کمک به

اینکه همه چیز را دوباره رو به راه کند اشتیاق خود انگیخته‏اى از خود نشان مى‏دهد. خوشبختانه بیشتر بچه‏ها، بیشتر وقت‏ها دلشان مى‏خواهد پدر و مادر خود را راضى و خوشحال سازند.

بیلى، شش ساله، داشت آب پرتقال را از یخچال بیرون مى‏آورد که پاکت آب میوه از دست‏هاى کوچکش سرخورد و به زمین افتاد. از نظر خواهر هجده ماهه‏ى او که از بالاى صندلى بلندش به این صحنه نگاه مى‏کرد، واقعه‏ى خنده دارى رخ داده بود. او با خوشحالى دستهایش را به هم مى‏زد و مى‏خندید. بیلى موقعیت را به شکل دیگرى مى‏دید. او فهمید که خرابکارى کرده و براى خودش درد سر آفریده است. بنابراین، حوله‏ى آشپزخانه را برداشت و در چاله‏اى که از آب پرتقال درست کرده بود، شروع به چلپ و چلوپ کرد. قصد او جمع کردن آب میوه از روى زمین بود؛ ولى نمى‏دانست براى این کار چگونه باید عمل کند. از دید مادرش، بیلى فقط داشت بازى مى‏کرد.

بیلى سرش را بلند کرد و به مادر نگریست. دستها و زانوهایش چسبناک بودند. او گفت: «مامان معذرت مى‏خوام، من دارم تمیزش مى‏کنم.«

مادر بیلى پیش از آنکه چیزى بگوید، نفسى عمیق کشید و متوجه شد که بیلى واقعا تلاش خود را مى‏کند تا آب میوه‏ها را جمع کند. از این رو گفت: «بذار من هم کمکت کنم. تو کار را خوب شروع کرده‏اى، ولى با یک اسفنج و سطل ما کار رو بهتر پیش خواهیم برد.«

بسیار با اهمیت است که ما به تلاش‏هاى فرزندانمان که مى‏خواهند موقعیتى را تصحیح کنند، توجه و از آن قدردانى کنیم. ما مى‏خواهیم به جاى آنکه آنان را بابت کوتاهیهایشان تنبیه کنیم، جوانه زدن توانایى آنان را براى قبول مسئولیت تشخیص دهیم و تشویق کنیم. بیلى اشتباه خود را فهمید، پوزشخواهى کرد و تلاش خود را به کار برد تا آن را جبران کند. ممکن است کارش کاملا مؤثر نبوده باشد؛ اما تلاش‏هاى وى در جهت درست انجام گرفت. مادر پوزشخواهى و تلاش او را براى رو به راه کردن اشتباهش پذیرفت. به خاطر حرفى که مادر زد او و پسرش توانستند در مورد چیزى که امکان داشت موقعیتى ناخوشایند باشد، به شکلى بسیار خوب پیش بروند و مسیر مثبتى از پوزشخواهى، بر عهده گرفتن مسئولیت و بخشش را بپیمایند. آنان، به کمک یکدیگر، آشپزخانه را تمیز کردند و در این فرایند، از احساسات خوب در مورد یکدیگر دلگرمى یافتند.

ما همچنین باید کارى کنیم که فرزندانمان بفهمند مسئولیت سکه‏اى دوروست. ما مى‏خواهیم آنان هنگامى که مرتکب اشتباهى مى‏شوند، مسئولیت آن را بپذیرند؛ ولى در عین حال بدانند وقتى هم کار خوبى انجام مى‏دهند، مورد پذیرش واقع مى‏شود. این امر به آنان امکان مى‏دهد از موفقیت خود نیرو بگیرند و احساس غرور کنند و یارى‏شان مى‏دهد در مورد چیزهایى که نیاز به تصحیح و بهبود دارد، تلاش خود را ادامه دهند.