دکتر کوهن با استفاده از مدل زنجیره ای شبکه ی حیات که مدتی طولانی برای شکل گیری آن صرف شده است، نشان می دهد که حواس طبیعی ما برای فعالیت در راستای پیشبرد وجود ما به سمت هماهنگی، کامل شدن و ارتباط با نظام هستی و پیوستن به آن طراحی شده اند. کوهن این وظیفه ی ایجاد شده در حواس را خرد طبیعی می نامد و معتقد است که این، زمانی پرورش می یابد که ما یاد بگیریم خالصانه و به درستی رشته ی پیچیده ی حواس خود را با جهان طبیعت مرتبط کنیم.
دکتر مایکل کوهن طی چهار دهه زندگی و تدریس در طبیعت و محیط های طبیعی، «اکوسایکولوژی» (بوم روان شناسی) کاربردی را ابداع کرده است که ترکیبی از «اکولوژی» و «سایکولوژی» می باشد و ارتباطات بین روان و محیط زیست را در بر می گیرد.
دکتر کوهن با مطالعه بر روی زندگی مردمی که در ارتباط نزدیک با طبیعت می زیسته اند و در گفت و گو با آن ها، مجموعه ی راهنمایی ها و تمرینات مفید و مؤثری را در بازیافتن ارتباط گمشده با طبیعت و حواس از دست رفته مان ارائه داده است. او معتقد است که بیگانگی از طبیعت باعث می شود که بیش از 45 حس از 53 حس طبیعی و ذاتی ما از دست برود. و تنها درصورت ارتباط مجدد با طبیعت و پیوستگی به این شبکه ی متحد و هماهنگ است که می توانیم آن ها را باز یابیم.
بشر امروز باید این فرصت را به خود بدهد که به دل طبیعت برود؛ لحظاتی با آرامش در کنار رودی و زیر سایه ی درختی بیاساید؛ گل های دل انگیز را ببیند و بوی آن ها را استنشاق کند؛ نغمه ی خوش پرندگان را بشنود؛ پرواز پروانگان را ببیند و به یاد پرواز و عروج خود بیفتد؛ و لحظه ای با درون خود خلوت کند و به یاد آورد که کرمی که فقط بخورد، بلولد و حتی لحظه ای درنگ نکند تا به یاد آورد که باید پیله ای به دور خود بتند و با خود خلوت کند و سپس پروانه شود و به اوج تکامل خود برسد، هرگز نخواهد توانست پرواز کند، و همیشه به علت نرسیدن به کمال خود، افسرده، پریشان و بیمار خواهد بود.
بشر امروز باید همیشه به یاد داشته باشد که داشتن رابطه ای نزدیک و صمیمانه با طبیعت، یک نیاز واجب است، نه یک تفریح. بشر می تواند با رجوع به اصل خود و یافتن ارتباط و عشق گمشده ی خود، از روند سریع تخریب محیط زیست وانقراض گونه ها، نابودی طبیعت و پریشانی و افسردگی انسان جلوگیری کند و با ایجاد صلح و اتحاد جهانی، دنیایی با صفا و ارامش بخش بیافریند.
نویسنده ی این مطلب در پایان، به گفتاری از دکتر علی شریعتی اشاره می کند که می گوید:
»مشیت و اراده ی خداوند به صورت قوانین جاری در طبیعت جریان دارند و اگر از این قوانین طبیعی بدنی و وانی پیروی کنیم، از مشیت خدا پیروی کرده ایم و اگر بر خلاف آن عمل کنیم، بر خلاف خواست خدا عمل کرده ایم و به گفته ی قرآن «ظالم» هستیم«.