جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

وجوب پرداخت مهر و صداق

زمان مطالعه: 3 دقیقه

پس از گفتگوى صادقانه بین دو خانواده، یا عروس و داماد، بنابر اصول شرعیه در مسئله‏ى صداق در حدى که افراط و تفریط در کار نباشد توافق نمایند.

البته به هر مقدار که در مهر و صداق آسان گیرى شود، و اندازه آن را در حد اعتدال قرار دهند بیشتر موجب خوشنودى حق است.

اولیاى اسلام براى اینکه زمینه‏ى ازدواج دختران و پسران بهتر و راحت‏تر فراهم شود، سفارش اکید نموده‏اند که در مسئله‏ى مهر و صداق سخت‏گیرى نشود.

خانواده‏ها تصور نکنند مهر سنگین باعث استحکام زندگى و تداوم آئین نکاح است، چه بسا دخترانى که با مهر سنگین به خانه پدر برگشتند و به خاک ذلت نشستند، و آرامش روحى خود را از دست دادند.

در این امور به رحمت و لطف و عنایت حضرت حق تکیه کنید، و از آنچه باعث دردسر و تحقیر و توهین در آینده براى یکى از دو طرف است بپرهیزید.

چون در مسئله‏ى مهر توافق حاصل شد، و به رضایت طرفین اصلى یعنى عروس و داماد اندازه‏ى آن معین گشت، به محض اجراى صیغه‏ى عقد نصف آن دین واجب بر عهده‏ى شوهر، و نصف دیگر پس از عروسى و زناشوئى و هم‏خوابگى بر عهده‏ى مرد به عنوان دین شرعى مستقر مى‏گردد، چنانچه همان وقت عقد پرداخت شود، ذمه‏ى شوهر آزاد، و زن به حق شرعى و قانونى خود رسیده.

جوانان به این معنى توجه داشته باشند، که مهر و صداق پرداختش بر عهده‏ى آنان لازم، و امساک از رساندنش به صاحب حق حرام و گناه بزرگ است.

وجوب اداى مهر حقیقتى است که در قرآن مجید در سوره‏ى مبارکه‏ى بقره آیات 237 – 236 و 241 و در سوره‏ى نساء آیه‏ى 4 و سوره‏ى قصص آیات 27 و 28 و سوره‏ى احزاب آیه‏ى 49 به آن تصریح شده، و کسى را نمى‏رسد که در این زمینه و در

زمینه‏هاى دیگر کمترین ستمى به زن روا دارد.

رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:

من ظلم امرأة مهرها فهو عندالله زان یقول الله عزوجل یوم القیامة: عبدى زوجتک أمتى على عهدى فلم توف بعهدى و ظلمت أمتى فیؤخذ من حسناته فیدفع الیها بقدر حقها، فإذا لم تبق له حسنة أمر به الى النار بنکثه للعهد إن العهد کان مسؤولا(1)

کسى که مهر زن را ظالمانه نپردازد، نزد خداوند زناکار محسوب مى‏شود، روز قیامت حضرت حق به او خطاب مى‏کند، بنده‏ى من کنیزم را بر اساس پیمانى که با تو بستم «عقد و ازدواج» به تو تزویج نمودم، به پیمان من وفا نکردى، و بر او ستم روا داشتى، و سپس به اندازه‏ى حق زن از حسنات مرد برداشته و در پرونده همسرش مى‏گذارند، و چون حسنه‏اى به اندازه‏ى پر کردن حق زن نماند، به گناه پیمان شکنى به آتشش مى‏برند، عهد و پیمان مسئولیت دارد.

امام صادق علیه‏السلام مى‏فرماید:

السراق ثلاثة:

مانع الزکاة، و مستحل مهور النساء، و کذلک من استدان و لم ینو قضاءه(2)

دزدان سه طایفه‏اند:

آنان که از پرداخت زکات بخل مى‏ورزند، کسانى که خوردن و به غارت بردن مهر زن را حلال مى‏دانند، و مردمى که قرض مى‏گیرند و خیال اداى آن را ندارند.

حضرت رضا علیه‏السلام از پدران بزرگوارش از رسول خدا علیهم‏السلام روایت مى‏کند:

إن الله تعالى غافر کل ذنب إلا من جحد مهرا أو اغتصب أجیرا أجره

أو باع رجلا حرا(3)

خداوند متعال آمرزنده هر گناهى است مگر گناه انکار مهر زن، و یا غصب دستمزد اجیر، یا فروش انسان آزاد.

حضرت صادق فرمود:

أقذر الذنوب ثلاثة: قتل البهیمة، و حبس مهر المرأة، و منع الأجیر أجره(2)

پلیدترین گناه قتل نفس، خوددارى از پرداخت مهر، و نپرداختن اجرت مزدور است.

از جانب اولیاء اسلام به زنان با کرامت توصیه شده، اگر زمینه‏ى مناسبى در برنامه بخشیدن مهر به شوهر ببینند، از این مرحله عالى اخلاقى که نشان جود و کرم و سخاوت و بزرگوارى است چشم‏پوشى نکنند.

در روایت بسیار مهمى از رسول خدا آمده:

ما من امرأة تصدقت على زوجها بمهرها قبل أن یدخل بها إلا کتب الله لها بکل دینار عتق رقبة قیل یا رسول الله فکیف الهبة بعد الدخول؟ قال: انما ذلک من المودة و الألفة(4)

زنى که در زمان عقد، قبل از آنکه حق هم بسترى و زناشوئى انجام بگیرد، مهرش را به شوهر ببخشد، به هر دینارى ثواب یک بنده آزاد کردن در نامه‏ى عملش ثبت مى‏شود، گفته شد یا رسول الله اگر بعد از انجام عروسى این بخشش انجام بگیرد چگونه است، فرمود هبه مهر پس از عروسى نتیجه‏ى محبت و انس است.


1) بحار، چاپ مؤسسه‏ى وفاء بیروت، ج 100، ص 349.

2) همان مدرک.

3) بحار، ج 100، ص 351 – 350.

4) بحار، ج 100، ص 351.