برخی از پدران و مادران بسیار امرکننده و نهی کننده اند، طوری که قرار و آرام و حال و حوصله کودک را از او می گیرند. دائما فرمان می دهند که چنین و چنان کن، مرتبا او را از کارهائی نهی کرده و توان او را زائل می سازند. این امر مخصوصا به هنگامی برای کودکان دردناک تر است که با بغض و کینه و فریاد همراه باشد، اجرای دستور از حد توان و حیطه قدرتش خارج باشد.
از نظر تربیت امر و فرمانهای خشک همانند سلاح دفاعی برای طرف مقابل است که اگر به حرکت افتد موجبات صدمه و زیان را برای طرف مقابل فراهم خواهد آورد. امر و فرمان های همراه با سر و صدا و دعوا و مرافعه ممکن است زمینه را برای تسلیم کودکان بدستور شما فراهم نماید. ولی گاهی موجب تقویت روحیه تسلیم است که یک ضایعه تربیتی است و زمانی برانگیزاننده روحیه مقاومت و طغیان که آنهم برای خانواده ها یک فاجعه است.
طفلی که به سر و صدا و فریاد والدین عادت کرده دچار روحیه ضد اجتماعی خواهد شد، و یا اصرار والدین به تبعیت کودک از راه ارعاب و خوف سبب می شود که کودک بعدها برای مردم دردسر بیافریند و بلای جان دیگران شود. هم چنین ممکن است کودک در موضعی قرار گیرد که نسبت به امر و نهی ها بی اعتنا شده و آن را هیچ انگارد. در آنصورت خواهیم دید که در این راه کودک ضرر کرده است یا والدین؟