پس از این مقدمه که در رابطه با دین و دیندارى مطرح شد، لازم است به این معنا توجه شود که از شرایط بسیار مهم ازدواج هم کفو بودن زوجین است.
کفو در لغت به معناى شبیه و مانند است، در مسئلهى ازدواج تا حدى باید از نظر ظاهر و باطن بین دختر و پسر شباهت وجود داشته باشد.
مهمترین مرحله شباهت، باید در چهرهى دیندارى جلوه کند به این معنا که به فرهنگ پاک حق، مؤمن هم کفو مؤمنه، و دیندار شبیه و مانند دیندار است.
به فرموده قرآن مجید:
وَ الطَّیِّباتُ لِلطَّیِّبین(1)
زنان پاک لایق مردان پاکند.
کتاب حق مىفرماید:
فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساء(2)
پس با زنان پاک ازدواج کنید.
این پاکى در زنان و مردان در مرحلهى اول پاکى و پاکیزگى باطن است، که عبارت از ایمان به خدا و قیامت و نبوت و قرآن و ملائکه و متخلق بودن به اخلاق حق است.
بنابراین مرد مسلمان و مؤمن حق ازدواج با زنان غیر مسلمان و غیر مؤمنه را ندارد، و اگر این ازدواج انجام بگیرد، باطل است و فرزندان آنان بدون شک زاده زنا هستند، و همچین زن مؤمنه حق ندارد با انسان غیر مؤمن ازدواج کند، زیرا از نظر شرعى این ازدواج باطل و حرام و فرزندان آنان زاده حرامند.
مؤمن و مؤمنه همکفو غیر مؤمن و غیر مؤمنه نیستند، که اگر این ازدواج باطل صورت بگیرد درى از عذاب قیامت بر روى هر دو باز شده!!
قرآن مجید از ازدواج انسان پاک یعنى انسان مؤمن با انسان ناپاک منع شدید فرموده:
وَ لا تَنْکِحُوا الْمُشْرِکاتِ حَتَّى یُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ وَ لا تُنْکِحُوا الْمُشْرِکینَ حَتَّى یُؤْمِنُوا وَ لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکٍ وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَ یُبَیِّنُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُون(3)
با زنان مشرک تا ایمان نیاوردهاند ازدواج نکنید، کنیزان با ایمان از زن آزاد مشرکه بهتر است، اگر چه زیبائى یا ثروت او شما را به شگفتى اندازد.
و زنان خود را به ازدواج مردان مشرک تا ایمان نیاوردهاند در نیاورید زیرا یک بنده با ایمان از یک مرد مشرک بهتر است اگر چه موقعیت و زیبائى او شما را
شگفتزده کند، مشرکان دعوت به آتش مىکنند، و خدا دعوت به بهشت و آمرزش به فرمان خود مىنماید، و آیات خود را براى مردم بیان مىکند شاید اهل تفکر و اندیشه شوند.
بنابراین مواظب باشید دختر با ایمان خود را جوانى که اهل حق و حقیقت نیست، و در لجنزار انکار واقعیات دست و پا مىزند به زنى ندهید، و براى جوان پاک و مؤمن خود، دخترى که منکر اصول الهى است به همسرى انتخاب نکنید که شرط اول در صحت ازدواج ایمان پسر و دختر است تا دو نور و دو پاک و دو پاکیزه و دو مؤمن به هم برسند، و از به هم رسیدن آنان ثمرات شایسته و پاک که همان فرزندان صالحند بوجود بیایند.
تصور نکنید که زیبائى و مال و موقعیت در مردى که ایمان ندارد، و در زنى که آراسته به حقیقت نیست موجب سعادت و سلامت و نشاط و دوام در زندگى است.
البته بر خانوادهها لازم است در مسئلهى هم کفو بودن، سختیگرى نکنند، وقتى پسر و دختر از نظر اعتقاد و اخلاق و عمل اسلامى، و از نظر قیافه و هیکل ظاهر نزدیک به هم باشند، و این دو از نظر شرع مقدس همکفو و شبیه و همانند یکدیگرند، و در ازدواج آنان رحمت و برکت حق تجلى خواهد کرد.
در رابطه با مسئلهى کفو به روایات زیر توجه کنید:
عن ابىعبدالله علیهالسلام أنه قال: الکفو ان یکون عفیفا و عنده یسار(4)
امام صادق علیهالسلام فرمود: آنکه داراى عفت همه جانبه است و زندگى در کنار او از نظر نهفته سهل و آسان است کفو دختر عفیفه و آسان زندگى کن شماست.
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:
اذا جائکم من ترضون دینه و امانته یخطب الیکم فزوجوه ان لا
تفعلوه تکن فتنة فى الأرض و فساد کبیر(5)
کسى که از دختر شما خواستگارى کرد و شما نسبت به دین و امین بودن وى رضایت داشتید، و حتما زمینهى این ازدواج را فراهم نمائید، که منع ازدواج کفو با کفو از جانب شما زمینهساز فتنه در روى زمین و فساد بزرگ است.
رسول خدا در روایت دیگر مىفرماید:
اذا جائکم من ترضون خلقه و دینه فزوجوه و ان لا تفعلوه تکن فتنة فى الأرض و فساد کبیر(6)
آنکس که اخلاق و دینش مورد رضایت و پسند شما بود به او دختر بدهید، چنانچه از تحقق این ازدواج جلوگیرى کنید موجب فتنه و فساد بزرگ در زمین شدهاید.
آرى سخت گیرى در ازدواج، و ایجاد موانع، و تکیه بر عادات و رسومات غلط، و پیگیرى شرایط سخت، و طلب جمال و ثروت و مقام، از جانب خانوادهها براى پسران و دختران خود، علت ازدیاد استمناء، لواط، زنا، فشارهاى عصبى، و بیماریهاى روانى در دختران و پسران است، و این همه فتنه و فساد عواقب و توابعش در دنیا و آخرت گریبانگیر آن پدران و مادران و اقوام و خانوادههائى است که در مسئلهى ازدواج سخت گیرى مىکنند.
رسول حق فرمود:
انکحوا الأکفاء و انکحوا منهم و اختاروا لنطفکم(7)
زمینه ازدواج هم کفوها را فراهم کنید، و با هم کفو ازدواج کنید و آنان را براى بوجود آمدن فرزندان شایسته به عقد خود درآورید.
آرى ایمان و اخلاف و امانت و درستى در پسر و دختر مایه همکفویست، و بر پدران و مادران و خانوادهها واجب اخلاقى است، هر چه زودتر و سریعتر و با آسان گیرى کامل و پرهیز از شرایط غیر الهى و سنن غیر اخلاقى زمینه عروسى دو همکفو را فراهم آورند، تا رضا و خوشنودى و رحمت و لطف حق را نسبت به خود جلب کنند.
حضرت باقر علیهالسلام مىفرماید:
ما من رزءة أشد على عبد ان یأتیه ابن اخیه فیقول زوجنى فیقول لا افعل أنا أغنى منک(8)
مصیبتى از این شدیدتر نیست که جوان مؤمنى دختر برادر مؤمنش را خواستگارى کند، و پدر دختر جواب بدهد، من از این ازدواج عذر مىخواهم زیرا تو از نظر مالى در رتبه من نیستى!
در مسئلهى ازدواج عصبیت قومى، شهرى، قبیلهاى نباید لحاظ شود، زیرا اینگونه تعصبات در آئین الهى مردود شناخته شده و باطل اعلام شده است.
فقر و غنا، این شهر و آن شهر، این قبیله و آن قبیله را ملاک ازدواج قرار ندهید، مردان و زنان همه و همه دختران و پسران یک پدر و مادرند، و براى هیچ یک بر دیگرى، جز به تقوا و پرهیزکارى امتیاز نیست.
1) نور / 26.
2) نساء / 3.
3) بقره / 221.
4) بحار، ج 100، ص 372.
5) همان مدرک.
6) بحار، ج 100، ص 373.
7) همان مدرک، ص 375.
8) ازدواج در اسلام / 32.