هدف آموزش و پرورش، پروردن کامل امکانات و استعدادهای هر کودک در آموزشگاه یا مدرسه، به مقتضای خیر کلی جامعه ای است که وی عضوی از آن است. به نظر اسپنسر؛ تربیت عبارت است از آماده کردن انسان ها برای زندگی کامل. بسیاری نیز این تعریف را پسندیده اند ولی درباره ی تأکیدی که نسبت به آینده می کند، آن را مورد انتقاد قرار داده اند. عادات و دلخوشی های کودکانه ی طفل، به بدترین صورت تحت فشار قرار می گیرد و تمام توجه او به این جلب می شود که خود را برای آینده، آماده کند و کودکی، به صورت مرحله ی هولناکی از زندگی به نظر می رسد که باید رنج های آن تحمل شود تا فرد بالغ، هر چه زودتر تجلی پیدا کند. این مایه ی خوشبختی بود که برای بسیاری از کودکان کارهایی سبکی وجود داشت که می توانستند در معادن و کارخانه ها و
نظایر آن ها به این گونه کارها بپردازند. بنابراین آشکار است که تنها با در نظر گرفتن هدف و آماده کردن، هیچ نظریه ای تربیتی تمام نمی شود. هر مرحله از زندگی برای خود ارزشی دارد و وظیفه ی ما این است که در عین زیستن در زمان حاضر، خود را برای آینده نیز، آماده کنیم و در غیر این صورت زندگی ما در دوران بلوغ، تنها آمادگی برای، پختگی دوران سالخوردگی خواهد بود. هر کودکی حق دارد که از دلخوشی ها و شادی های مرحله ی خاص زندگی خود، بهره مند شود و مدرسه باید مکانی باشد که کودکان بتوانند در آن به صورت کامل، در زمان حال زندگی کنند. از طرف دیگر، مربی فرزند، این را نیز می داند که کودکان مشتاقانه به آینده علاقه دارند و رشد کردن و بزرگ شدن، آرزوی ایشان است.
هر کودک خردسالی از این که سن او را از آنچه هست کم تر نشان بدهید، ناخرسند می شود و اگر از سن او سئوال کنید، جوابی که به شما خواهد داد، سنی است که در سالروز تولد آینده ی خود خواهد داشت. معلم باید به این نکته توجه داشته باشد و برای زمان حال، چنان نقشه ای طرح کند که آینده ی خوبی، ممکن و در دسترس باشد.
اگر این مطلب درست باشد، تعریفی که امروز برای تربیت ارایه می شود، نباید تنها متضمن طرح فعالیت هایی باشد که کودکان از آن شاد می شوند، بی آن که هیچ توجهی به آینده، در آن منظور نشده باشد. این گفته که: «بگذارید کودکان، از کودکی خود لذت ببرند، بعدها فرصت رنج کشیدن فراوان را به اندازه ی کافی خواهند داشت«. گفتار ابلهانه ای است که تنها از احساسات و عواطف خانواده های نادان سرچشمه می گیرد. بدون شک، این نظریه ی تربیتی نادرستی است که زندگی کودک را، از فعالیت هایی آکنده سازیم که در زمان حاضر مایه ی شادی او باشد ولی به عنوان آماده کردن او برای چیزی یا برای اکتساب خط مشی خوبی، از آن سودی برنخیزد.