دستیابی به اهداف و مقاصد تربیت نیازمند به اجرای روش ها و فنون ویژه است. بدون داشتن روش چگونه می توان کودک را به نقطه معهود رساند. در این راه ضروری است اصول و ضوابط حاکم بر طبیعت و رفتار بشر را بشناسیم، جنبه های ضعف و قدرت طبیعتی آدمی را دریابیم و بدانیم چه عواملی قادرند او را به پیش برند و چه عوامل دیگر سبب توقف و سکون او هستند.
والدین کودک باید بدانند تحت چه شرایطی کودک به راه می افتد و در سایه چه عواملی این حرکت شتاب می گیرد. آیا طفل با مهر و محبت، تحسین و تشویق بیشتر به راه می افتد یا با تنبیه و ملامت و تهدید؟ و در هر کدام تا چه حد و با چه شیوه ای می توان حرکت کرد.
شک نیست که روش ها برای وصول به مقاصد گوناگون متفاوتند، در سازندگی کودک یک سری از روشها و فنون مطرح اند و در تربیت مجدد یا بازسازی روشهائی دیگر و هم این فنون و روشها نباید در همه شرایط و احوال یکسان باشند، سن و سال، زمینه های استعدادی، درک و فهم و محیط آنها را باید در نظر داشت و در عین حال شیوه های رفتاری ما در رابطه با کودک باید از ثبات و دوام نسبتا قاطعی برخوردار باشند تا کودک تکلیف خود را در رابطه با حیات فردی و اجتماعی بداند و بتواند مشی خود را منظم کرده و با زندگی تطابقی حاصل نماید.