نظرسنجی از بازدید کنندگان یکی از روش های معمول برای شناخت بهتر مخاطبین است؛ اما بسیاری از پاسخ های بازدید کنندگان به شکلی است که در برپایی نمایشگاه ها و نوشتن زیرنویس ها مفید واقع نمی شود. پرسیدن اطلاعاتی درباره ی کد پستی بازدید کننده ها، میزان درآمد، میزان تحصیلات یا جنسیت آن ها کمک چندانی به نویسندگان مطالب زیرنویس ها نمی کند. پرسش های مفیدتر آن هایی هستند که مستقیما به موضوعات ارائه شده مربوط می شوند؛ مثلا آیا شما علاقه ی خاص، اطلاعات یا آموزشی درباره ی موضوع دارید؟ بازخورد این پرسش ها روشن کننده ی اطلاعاتی درباره ی تفریحات و سرگرمی های بازدید کنندگان و تاریخچه ی خانواده و علایق مربوط به مدرسه و شغل آن ها خواهد بود. این اطلاعات زمینه و موقعیت لازم را برای جلب توجه خوانندگان در اختیار نویسندگان زیرنویس ها قرار خواهد داد. مثلا اطلاعات حاصل از نظر سنجی های موزه ی ملیشیکاگو نشان داد که بخش آسمان نما برای بازدید کنندگان علاقه مند به نجوم و نقشه برداری جالب است. بازدید کنندگان موزه های تاریخی طبیعی اغلب
کسانی هستند که حیوانات خانگی دارند یا پرنده شناس تفننی هستند و یا واحدهای آموزشی مربوط به زیست شناسی را گذرانده اند. بازدید کنندگان بخش حوضچه های طبیعی یا آکواریوم ها، علاقه مندان به ماهی گیری، خوردن ماهی یا نگه داشتن ماهی در منزل هستند. موزه ی دریایی توجه افراد علاقه مند به بقایای کشتی های شکسته، قایق سازی و قایق سواری را جلب می کند. البته برخی علایق میان بازدید کنندگان موزه ی علوم دریایی، آسمان نما، موزه ی تاریخ طبیعی و حوضچه های طبیعی، مثلا علاقه به جمع آوری اشیای قدیمی، دریانوردی یا هوانوردی، غواصی یا ماسک اکسیژن و علاقه به تدریس مشترک است. لحاظ کردن علایق و خواسته های مشترک اکثر بازدید کنندگان در تهیه ی زیرنویس ها می تواند زیرنویس ها را برای عده ی بسیاری خوشایند سازد.
در تحقیقی که آلت و شا(1) انجام دادند، از بازدید کنندگان موزه ی تاریخ طبیعی لندن خواسته شد که به مقایسه ی نمایشگاه های قدیمی و کنونی موزه پرداخته و به زبان خود شرح دهند که از نظر آن ها خصوصیات یک نمایشگاه مطلوب کدام است. در این تحقیق، سیزده ویژگی برای یک نمایشگاه خوب ذکر شد. بیش از نیمی از این ویژگی ها مستقیما به زیرنویس ها مربوط می شد؛ زیرنویس هایی که به سرعت، به راحتی و به وضوح قابل فهمیدن هستند و توجه بازدید کنندگان را به خود جذب می کنند. این سیزده مورد عبارت اند از این که یک زیرنویس خوب:
– به موضوع و مفهوم مورد نظر، حیات می بخشد.
– پیام آموزشی و تربیتی را به سرعت انتقال می دهد.
– می توان نکات مورد اشاره در آن ها را به سرعت فهمید.
در آن مطالب مفیدی برای کلیه ی سطوح سنی، درج شده است.
– نمی توان آن را نادیده گرفت.
– پرسش های آن، امکان ارزیابی صحت باورهای فرد را می دهد.
– مخاطب را دعوت به مشارکت در موضوع می کند.
– بهتر از کتاب درباره ی موضوع توضیح می دهد.
– اطلاعات، به روشنی ارائه می شود.
– فهم موضوع، مشکل را آسان می کند.
– اطلاعات کافی و مفید در اختیار می گذارد.
– مشخص می کند که از کجا و چگونه باید شروع کرد.
– توجه مخاطب را چنان جلب می کند که هیچ چیز دیگری حواس او را منحرف نخواهد کرد.
به عنوان مثال، مسئولان باغ وحش بروک فیلد(2) برای احیای بخش پرندگان به بررسی رفتار بازدید کنندگان پرداختند. بازدید کنندگان درباره ی عوامل مثبتی صحبت می کردند که می توان آنها را در آموزش موزه به کار گرفت. واژه ها و عباراتی میان آن ها رد و بدل می شد که برخی عبارت اند از:
– به یاد نمی ماند.
– تجربه ای بود که حواس مخاطب را به کار می گرفت.
– به آرامی مخاطب را به سوی کشف نکات جدید می راند.
– فرصت های بسیاری برای تحقیق و مشاهده وجود داشت.
داشتن تجربه ای خلاف تجربه ی بازدید کنندگان باغ وحش که ذکر آن رفت، می تواند ناشی از شرایط موزه باشد؛ موزه ای که در آن هرگز در اولین
حضور بازدید کنندگان به آن ها توجهی نمی شود. یا این که پس از مدتی حضور آن ها به فراموشی سپرده می شود؛ موزه ای که بازدید کنندگان را به گونه ای فعال یا فردی به مشارکت نمی گیرد؛ موزه ای که ناخوشایند، ناراحت کننده، نامطبوع یا شلوغ بوده است؛ موزه ای که محیطش تحمیلی، گیج کننده و بیش از حد فاخر بوده و به بازدید کننده اجازه نمی دهد که حس کنجکاوی و مشاهده ی دقیق خود را ارضا کند؛ موزه ای که محیطش نامأنوس، بیگانه، عجیب، کسالت آور، مبهم و توان کاه بوده است. اگرچه موزه های کمی هستند که این ویژگی ها را داشته باشند، اما این مشخصات منفی در بسیاری مکان ها به چشم می خورد. خوشبختانه حتی منفی ترین خصوصیات را نیز می توان با برنامه ریزی دقیق تر و ارزیابی عملکرد موزه مرتفع ساخت.
در طرح تعاملی موزه ی هنر دنور، از نزدیک به برسی مخاطبین موزه و نیازهای آن ها پرداخته شده است. طبق این طرح پژوهشگران دریافتند که اکثر بازدید کنندگان در زمینه ی هنر مبتدی هستند؛ اما علایق وافری به آن دارند و عده ی کمی از آن ها دارای اطلاعات هنری بودند. معیارهای مبتدیان در علاقه مند شدن به یک موضوع عبارت بودند از این که:
– موضوع مورد نظر نوعی زیبایی خاص داشته باشد.
– بسیار ظریف و هنرمندانه باشد.
– پیام موضوع برای مخاطب قابل درک باشد.
در این جا بهتر است به فهرست مذکور دقت کنیم و ببینیم که چگونه می توان این موارد را در مورد مبتدیان همه ی موزه ها به کار برد. موزه های تاریخ، مردم شناسی یا علوم را جایگزین موزه ی هنر کنید و در باره ی زیبایی های جالب و
تنوع حیوانات یا یک تخته سنگ یا یک موتور الکتریکی بیندیشید وسپس در باره ی زیرنویس های مفید در هر یک از موارد فکر کنید.
نتایج به دست آمده از سه تحقیق یاد شده قابل انطباق با شرایط بسیاری از موزه ها و محیط های نظیر آن ها هستند. اکثر بازدید کنندگان تشنه ی یاد گرفتن هستند؛ اما نمی خواهند زمان یا تلاش زیادی صرف آن نمایند. زیرنویس های مناسب می توانند توجه بازدید کننده را جلب کنند؛ با آن ها ارتباط برقرار نمایند؛ در آن ها ایجاد انگیزه کنند؛ و او را در یافتن آن چه می جوید، یاری کنند.
بازدید کنندگان هم زمان با قدم زدن در موزه، تصمیم می گیرند به بازدیدشان ادامه دهند یا خیر. یعنی اگر موضوع مورد علاقه شان را در موزه بیابند زمان بیشتری را به بازدید خواهند پرداخت. جان فالک(3) و لین دیرکینگ(4) نویسندگان مشترک کتاب «تجربه ی موزه» می گویند:
»تصورات، علایق و هر آن چه بازدید کننده با خود دارد، تعیین کننده ی چارچوب برنامه های موزه خواهد بود؛ اما یک موزه ی خوب می تواند خود تعیین کننده ی این چارچوب باشد«.
1) Alt and Shaw.
2) Brook Field Zoo.
3) Jahn Falk.
4) Lynn Dierking.