کودک درس زندگی و اخلاق و ادب را از طریق ملاحظه روابط و در سایه ارتباط با والدین و دیگران می آموزد. گو اینکه بعدها مطالعات و تفکرات خود او در این امر سازنده اند، از پایه گذاری های اولیه و اهمیت آن که در خانواده صورت می گیرند نمی توان غافل بود. ما در این بخش از آنگونه نابسامانی بحث خواهیم کرد از روابط نابسامان و تأثیرات سوء آن نشأت گرفته باشد.
فصلی از آن درباره بی بند و باری والدین در روابط همسری و بی بند و باری کودکان در روابط فیمابین، و در خواب و استراحت، در استحمام ها و نوازش ها، در دستکاری ها و لمس هاست که عوارض آن را در این قسمت
و با ذکر توصیه های اسلامی عرضه خواهیم داشت.
فصل دیگر آن در مورد خانواده و درگیری های والدین است که در آن پس از ذکر اساس زوجیت و نیاز کودکان به محیط امن از درگیری زوجین و علل آن بحث به میان آورده، عوارض ناشی از درگیری ها، و موضع کودکان را در قبال آن مطرح کرده و با دادن هشداری به مادران آن را به پایان می بریم.
فصل آخر آن در مورد کثرت فرزند و سوء تربیت است. ما منکر تکثیر نسل و ضرورت آن نیستیم بلکه قائلیم که این امر بر اساس شرایط و ضوابطی باید باشد تا برای کودکان صدمه نیافریند. در آن از نابسامانیهائی که در این رابطه پدید می آیند و مشکلات و گرفتاری های زوجین در رابطه با خود و فرزندان بحث کرده و نتیجه ای کلی را در مورد عده فرزندان عرضه خواهیم کرد.