جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مشوق های شوق زدا در تربیت دینی

زمان مطالعه: 3 دقیقه

هست باران از پی پژمردگی

هست باران از پی پروردگی

روایت شده است که حضرت مسیح علیه السلام بر طایفه ای از «عابدان» گذشت که تن آنها از عبادت زیاد سوخته بود. فرمود: شما را چه می شود و این حال چگونه عبادت است؟ گفتند: ترس ما از آتش دوزخ است. مسیح فرمود: بر خداست که شما را در عوض از آتش ایمنی دارد. دسته ای دیگر را بدید که عبادتشان شدیدتر از دسته اول بود، فرمود: شما برای چه عبادت می کنید: پاسخ دادند: به جهت اشتیاق ما به نعیم جاودانی بهشت و آنچه خداوند برای دوستان خود تهیه نموده است، ما هم آن را طالبیم. مسیح فرمود: بر خداست که پاداش شما آنچه طالب هستید مرحمت فرماید. از این طایفه گذشت و جماعت دیگری را یافت همچنان به عبادت مشغول، و از آن دو دسته ی دیگر شدیدتر. فرمود: شما کیستید و به چه منظوری رنج عبادت بر خود روا می دارید؟ گفتند: ما عاشقان خداییم نه

از خوف آتش و نه به شوق بهشت بلکه به علت عشق به خدا و جلال و استحقاق او عبادت می کنیم. مسیح فرمود: شما حقاً به خدا و جلال او و استحقاق او عبادت می کنید. شما حقاً دوستان خدائید. امر شده است که با شما باشم. سپس در میان آنها اقامت گزید. به عبارت دیگر به دسته ی اول فرمود شما را دوست دارم، و به جماعت اخیر فرمود شما نزدیکان خداوندید.(1)

و اما بعد. . . از این حکایت چنین استنباط می شود که دینداری و دین پذیری به معنای واقعی کلمه، زمانی پایدار و درونی می شود که از مراحل مختلف شک و تردید و تشویق و تنبیه عبور کرده و هر قدر عمیق تر شود به همان میزان از منابع کنترل بیرونی آزادتر شود. هر چند تربیت دینی از انگیزه های بیرونی، مادی، حسی و ابزاری شروع می شود اما باید با انگیزه های درونی، معنوی، معرفتی و ارزشی تداوم یابد. از این رو اگر ما در سنین اولیه رشد و به تناسب مراحل تحول روانی و ذهنی کودک، تعلیم و تربیت دینی را با پاداش ها و مشوق و محرک های بیرونی همراه کنیم به عنوان مقدمه ی تربیت دینی کاری است پسندیده و مطلوب. اما اگر در همان مراحل ابزاری و مکانیزم های بیرونی متوقف شویم و روش های ابتدایی و محرک های مادی را تا مراحل بعدی تربیت نیز ادامه دهیم، نه تنها به تربیت دینی کمکی نکرده ایم بلکه دین و تربیت دینی را به ابزاری برای دریافت پاداش های مادی تقلیل داده ایم.

همان گونه که هم اکنون در اغلب روش های تربیتی مدارس به کار می رود. و حتی در سیاست های تبلیغاتی و فرهنگی نیز به وضوح مشاهده می شود. این اقدامات که در قالب مسابقه، جشنواره، جایزه، کارت آفرین

و صدها مشوق کاذب و سطحی دیگر برگزار می گردد تنها به ظاهر سازی و مقبول نمایی در تربیت دینی می انجامد، و اگر با باور درونی و اعتقاد قلبی همراه نشود آفت و بلای تربیت دینی می شود. همه ی این اقدامات به عنوان مقدمه، زمینه، مشوق ها و محرک های اولیه ممکن است در پاره ای از موارد لازم باشد اما کافی نیست. به همین دلیل است که اغلب مشوق های بیرونی در تربیت دینی منجر به «شوق زدایی» در «رغبت دینی» می گردد. بدین معنی که دانش آموزانی که به اشتیاق جایزه و اردو و کارت آفرین و. . . به مناسک دینی عمل می کنند، احتمالاً از نفس اعمال دینی لذت نمی برند و ممکن است با این روش تربیتی، دین که امری فطری و درونی است ناخواسته و ناخودآگاه شکل بیرونی، واسطه ای و ابزاری پیدا کند. به عبارتی دیگر، به جای آنکه زمینه و شرایطی فراهم کنیم تا دانش آموزان «دین یابی» کنند و تجربه دینی شدن را در وجود خود کشف کنند با «دین دهی» به آنها مانع دین یابی می شویم. به همین سبب است که تحقیقات متعدد روان شناسی(2) در قلمرو شکل دهی رفتارهای درونی و

بیرونی نشان داده است: آن دسته از رفتارهایی که ریشه ی درونی دارند (فطری و طبیعی با تمایلات خود انگیخته) اگر از طریق مشوق های بیرونی به طور مکرر تقویت شوند در درازمدت اصالت رفتار از شکل درونی خارج گشته و شکل بیرونی و ابزاری می یابند! کاری که ما ناخواسته با نیت خیر بدان دامن می زنیم و به نام تربیت دینی، شوق عبادت را از طریق مشوق های بیرونی کاهش می دهیم!!


1) حیاة القلوب، ابوطالب مکی، جلد سوم، ص 82، و نیز ر. ک. حیلة الاولیاء، جلد 1، ص 7.

2) ر. ک. تربیت آسیب زا، تألیف نگارنده، گفتار آسیب شناسی تشویق، ص73، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، چاپ سوم، 1375.