جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مسئله از کنترل من خارج است

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

مسأله ی لوئیز از این جا آغاز شد که او تلاش کرد با دختران دیگر بازی کند. در حالی که بازی آنان شروع شده بود و در نتیجه جز شکوه و شکایت در نزد مادرش کاری از دستش ساخته نبود. مشکل سام هم از این جا آغاز شد که پسران دیگر به او اجازه نمی دادند که به بازی شان ملحق شود. او هیچ راه یا چاره ای نمی شناخت، به همین دلیل پس از چند بار تلاش، خود را ناکام یافت و تسلیم شد.

گفت و شنودهایی که از نظرتان گذشت از جنبه های مختلف، مسایل سام و لوئیز را ارزیابی کرد وچشم اندازهای متفاوتی را پیش رویشان قرار داد. سام و لوئیز می توانستند به جای سستی و ناله و شکایت با ارائه پیشنهادهای خلاقه و ابتکاری، ابعاد مختلف بازی را پر جاذبه کنند. لوئیز می توانست با در نظر گرفتن نقشی مؤثر، پای خودش را به بازی باز کند. سام هم قادر بود به جای خشونت، به قوه ی خلاقه و هوش و ابتکارش متوسل شود و نقشی را در بازی برای خودش در نظر بگیرد. به هر حال سام و لوئیز با پیروی از رهنمودهای فوق، با نتیجه ی زیر رو به رو خواهند شد:

برای پیوستن به بازی می توانم کارهای متفاوتی انجام دهم و آزمودن نقطه نظرهایم بسیار جالب و سرگرم کننده است.