گفتیم که محبت ضروری رشد و حیات کودک است. طفل از طریق آن به شادی و نشاط دست می یابد و بدون آن دچار عوارض و نابسامانیهاست. یادآور شدیم یکی از موارد و جلوه های خانواده نابسامان خانواده ای است که در آن نارسائی و کمبود محبت باشد و در این فصل می خواهیم بگوئیم خانواده ای نیز که در آن افراط و زیاده روی در محبت است خانواده نابسامان است.
کودکانی هستند که هم چون نهالی از محبت سیراب و یا از آن اشباع شده اند. این اشباع به حدی است که آنها را از حد تعادل خود خارج ساخته و دچار صدمه و لطمه کرده است. والدین به گمان اینکه از این طریق به کودک خدمتی روا می دارند او را دچار لطمه و عذاب می کنند هم چنین تصور والدین در این اقدام آن است که محبت افراطی برای طفل آرامش و سکون می آورد و امر تربیت او را آسان تر می سازد. ما در این بحث خواهیم دید که مسأله آنچنان نیست. اطفال از
این امر زیان می بینند و دچار ناآسودگی می شوند. آنچه بر دل کودک می نشیند و او را می سازد محبت آرام، معتدل و طبیعی است نه غیر آن.