اگر چه براساس متعارف والدین فرزندان خود را دوست دارند و آنها را با تمام وجود مورد عنایت خویش قرار می دهند. ولی برخی از پدران و مادران را می شناسیم که به دلایل و عللی که ذکر خواهد شد فرزندان خود را دوست نداشته و مورد طردشان قرار می دهند و یا شیوه عمل و رفتارشان بگونه ای است که کودکان احساس می کنند مورد طرد و ردند.
این امر به هر علتی که رخ دهد موجب صدمه و نگرانی برای کودک و سبب بروز بسیاری از نابهنجای ها است. پذیرش حق کودک است و پدران و مادران ناگزیرند که این حق را به وجهی احسن ادا کنند. کودک نیاز دارد جزئی از خانواده خود به حساب آید و پدران و مادران این عضویت را در آنان به رسمیت بشناسند. برسمیت شناختن چنین حقی ضمن اینکه بدهی والدین به حساب می آید ضروری رشد و تربیت کودک نیز خواهد بود. و آن خانواده ای که چنین حقی در آنان مورد توجه و عمل قرار بگیرد خانواده ای نابسامان است و همان عوارضی که درباره خانواده های نابسامان مطرح و قابل ذکر است در جنبه کلی برای آنها نیز صادق خواهد بود.