جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

محبت و اعلام آن

زمان مطالعه: 3 دقیقه

اصل محبت و علاقه و عشق را، حضرت حق در قلب زن و شوهر نسبت به یکدیگر قرار داد، و آن را از نشانه‏هاى وجود خود دانست، و این حقیقت نمایشگر

عظمت و بزرگى مسئله محبت زن و مرد، بخصوص عشق و علاقه مرد به زن است.

وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی‏ ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون‏(1)

از نشانه‏هاى وجود خداوند این است که براى شما از جنس خودتان همسرانى آفرید، تا در کنار آنها بیاسائید، و بین زن و مرد دوستى و مهربانى برقرار کرد، در این برنامه نشانه‏هائى براى مردم اندیشمند است.

این محبت و عشق و علاقه در ابتداى ازدواج، و حتى قبل از عقد، شکوفا مى‏شود، و به نهایت مى‏رسد، بر مرد و زن است، که این نعمت باطنى، و این حالت عالى قلبى که موجب خوشى در زندگى و عیش و عشرت، و صفا و پاکى است، به توسط جانبدارى از هم، و گذشت و عفو، و خوش اخلاقى و تعاون، و توقع به اندازه از یکدیگر، و حفظ شخصیت و شئون طرفین، و پرهیز از بگو و مگوهاى بى‏قدر و قیمت حفظ کنند، و از عللى که باعث ضربه خوردن به عشق و محبت است بپرهیزند، که حفظ بناى عشق عبادت، و خراب کردن خانه محبت بدون تردید گناه و معصیت و موجب عقاب الهى در قیامت، و باعث عذاب در زندگى دنیائى است.

حضرت صادق علیه‏السلام براى کسى که هنر جلب محبت دیگران را نسبت به خود دارد دعا کرده:

رحم الله عبدا اجتر مودة الناس الى نفسه…(2)

خداوند رحمت کند انسانى که دوستى مردم را به جانب خود جلب مى‏کند.

تبدیل محبت و عشق و علاقه به کینه و نفرت و بغض و دشمنى در صورتى که ملاک عقلى و شرعى در کار نباشد، تبدیل نعمت حق به ناسپاسى است، و حفظ محبت و اعمال و سرایت دادن آن به یکدیگر سبب خوشحالى در دنیا و آخرت است.

امام صادق علیه‏السلام فرمود:

ویل لمن یبدل نعمة الله کفرا، طوبى للمتحابین فى الله(3)

واى بر کسى که نعمت خدا را به ناسپاسى تبدیل کند، و خوشبختى و نیکى باد بر آن که فى الله نسبت به یکدیگر محبت مى‏کنند.

امیرالمؤمنین علیه‏السلام فرمود:

افضل الناس منة من بدأ بالمودة(4)

برترین مردم از نظر احسان و نیکى، کسى است که به دوستى و محبت نسبت به طرف خود پیشى گیرد.

انسان دستور دارد به همه‏ى کسانى که مستحق عشق و دوستى و محبت و علاقه‏اند محبت داشته باشد چه رسد به نزدیک‏ترین افراد خودش که همسر و فرزندان او هستند.

در حدیث قدسى آمده:

الخلق عیالى فاحبهم الى الطفهم بهم و اسعاهم فى حوائجهم(5)

آفریده‏ها عیال من هستند، محبوبترین آنها نزد من، مهربانترین ایشان به آفریده من است، و آنکه در راه بر طرف کردن نیازشان سعى و کوشش بیشترى دارد.

بر اساس مطالب گذشته، و محبت در قلب زن نسبت به مرد، و عشق در قلب مرد نسبت به زن از نشانه‏هاى وجود خدا، و از نعمت‏هاى خاص حضرت حق است، و بهترین علت براى برپائى عیش سالم و تداوم زندگى، و ظهور صفا و صمیمیت در صحنه حیات است، روى این حساب حفظ و ازدیاد آن لازم، و دورى از علل نابودى آن واجب است.

امام صادق علیه‏السلام فرمود:

من اخلاق الأنبیاء حب النساء(6)

محبت زنان از اخلاق انبیاء خداوند است.

رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:

جعل قرة عینى فى الصلاة، و لذتى فى الدنیا النساء، و ریحانتى الحسن و الحسین(7)

نور چشمم در نماز، و لذت و خوشیم در دنیا زنان، و گل خوشبویم حسن و حسین است.

حضرت صادق علیه‏السلام فرمود: مردم لذتى در دنیا و آخرت بیش از لذت از زن نمى‏برد و این است قول حق.

زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنین‏…(8) سپس فرمود:

اهل بهشت به چیزى از بهشت لذیذتر از نکاح لذت نمى‏برند نه از خوراکى و نه از آشامیدنى(9)

رسول صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:

قول الرجل للمرأة انى احبک لا یذهب من قلبها ابدا(7)

گفتار مرد به همسرش: همانا من تو را دوست دارم، هرگز از قلبش محو نمى‏گردد.

امام صادق علیه‏السلام فرمود:

العبد کلما ازداد للنساء حبا ازداد فى الایمان فضلا(7)

هر چه محبت همسر در قلب شوهرش زیادتر شود، ایمانش زیادتر مى‏شود.

البته باید به این حقیقت توجه کرد، که عشق و محبت به زن جنبه‏ى افراط، به خود نگیرد، که محبت در حد افراط انسان را از پیمودن راه حق، و انجام عمل صالح، و خیرات و مبرات باز مى‏دارد، بخصوص اگر زن از طریق عشق مرد به خودش بخواهد بر مرد حکومت کند، و خواسته‏هاى اضافى خود را بر مرد تحمیل نماید.

علاقه و محبت به زن و به هر چیزى باید تابع ایمان انسان به حضرت حق و روز قیامت باشد، و مانع حرکت انسان به سوى کمالات، و انجام اعمال صالحه نشود.

اگر محبت به زن بخواهد بسترى براى معصیت و گناه، و اسراف و تبذیر، یا بخل و امساک، یا خوددارى از انجام فرائض حق گردد، باید تعدیل شود، که اینگونه محبت، آمیخته با حالت شیطانى، و بدور از رضا و خوشنودى حق است.


1) روم / 21.

2) میزان الحکمة، ج 2، ص 205.

3) وسائل چاپ آل بیت، ج 16، ص 171.

4) میزان الحکمة، ج 2، ص 210.

5) کافى، ج 2، ص 199.

6) وسائل، چاپ آل البیت، ج 20، ص 23 – 22.

7) همان مدرک.

8) آل عمران / 14.

9) وسائل، ج 20، ص 24 – 23.