اگر مسأله طلاقی یا مرگی مطرح باشد زن هم نمی تواند و نباید تنها بماند و یا فقط با فرزند خود زندگی کند. لازم است که او هم برای زندگی حال و آینده اش فکر کند. این خطاست که اگر زمینه ای برای ازدواج فراهم شد، زن از آن بگریزد و بحساب اینکه در ازواج پیشین خیری ندیده است این یک را هم طرد کند.
ازدواج زن هم برای آسایش روانی و تأمین شرایط زندگی و محیط سالم و امنیت روانی او ضروری است و هم برای فرزندی که در کنار اوست و نیازمند به عامل انضباط و مظهر عدل و قانون است. زن البته در این راه باید گام بردارد ولی نباید عجله کند که شتابکاری در این راه گاهی ممکن است پشیمانی ببار آورد. تعیین مدت عده برای زن پس از طلاق از نظر اسلام فرصت خوبی است برای بازسازی روانی و عاطفی، اندیشیدن، فروریختن هیجانات و اضطرابات، و امکان این امر که در این مدت نیکو بیندیشد و برای آینده مجهز باشد.
باز هم توصیه این است که زن غرور و خودپسندی خود را برای ساعتی نادیده بگیرد و برای حفظ سلامت و مصلحت فرزند و هم سعادت خود پیشنهاد ازدواج به همسر قبلی خود دهد. چه اشکالی دارد که زن برای حفظ سعادت فرزند و اصلا برای رضای خدا خود را کوچک کند و شخصیت خود را نادیده بگیرد؟ آیا گمان می کنید این امر مایه شکست است؟ ما قطع داریم چنین چیزی نیست و آنها که شما را از این امر منع می کنند دوست شما و فرزندتان نیستند. شما با تن دادن به ازدواج مجدد با همسر قبلی خود بنای ویران خانواده را بازسازی کرده و ریشه نابسامانی را خشک کرده اید و این انسانیت است، اخلاق است، و مخصوصا برای شما یک فضیلت است.