جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

قسمت کردن خودمان با کودکانمان

زمان مطالعه: 3 دقیقه

سخاوت واقعى، مستلزم تمایل قلبى براى بخشش آزادانه، بدون چشمداشت شخصى یا انتظار برگشت است. به این معنا که ما مى‏بخشیم؛ زیرا کسى نیاز دارد و ما به آن اهمیت مى‏دهیم. چنین کارى ممکن است به فداکارى یا زحمت نیاز داشته باشد؛ اما ما آن را زیانى براى خود نمى‏بینیم، زیرا این نوع سهیم شدن پاداشى درونى دارد.

تردیدى نیست که مفهوم مهمى از این سخاوت در آنچه ما در نقش‏

پدر و مادر انجام مى‏دهیم، متجلى مى‏شود. ما به فرزندانمان مى‏بخشیم؛ زیرا به ما نیاز دارند و ما، حتى در بعضى از دوره‏هاى سخت زندگى، نیازهاى خود را فداى خواسته‏هاى آنان مى‏کنیم. اگر ما امیدوار باشیم که در مقابل این فداکارى‏ها بى‏درنگ یا گاهى اوقات، از پاداش آنان بهره‏مند شویم، احتمالا ناامید خواهیم شد. آنچه در فرایند این فدکارى به ما قوت قلب مى‏دهد، فکر پاداش یا برگشت آنچه داده‏ایم نیست، بلکه احساسات سرشار از عشق و توجهى است که از لحظه‏ى به دنیا آمدن فرزندانمان به آنان داریم.

مهم‏ترین چیزى که ما مى‏توانیم به کودکانمان ببخشیم، حضور و توجه خودمان است. ما نباید هرگز فراموش کنیم که فقط بودن ما با کودکان در هر سنى آنان را تغذیه مى‏کند. با وجود این، قسمت کردن وقت و دادن سهم عادلانه به آنان، گاهى اوقات، مشکل‏ترین کارها است. بسیارى از پدر و مادرها براى برنامه ریزى مناسب و تنظیم وقت کافى براى هر کس و هر چیز – میان کار بیرون از خانه، همسر و بچه‏ها – در گردبادى گرفتارند و خیلى‏ها احساس مى‏کنند «تنها چیز این است که من وقت کافى ندارم.» این مشکلات البته براى پدران یا مادران مجرد بسیار بیشتر است.

یک پدر مجرد تصمیم گرفت وقت مناسبى را با پسر دوازده ساله‏اش بگذراند. «بیا یک برنامه‏ى ویژه ترتیب بدیم و ساعات خوبى رو دوتایى با هم باشیم؛ فقط من و تو. باشه؟» پاسخ پسر محتاطانه بود و شاید هم

هشدار دهنده. او با تردید به پدر نگاه کرد و بسیار جدى پرسید: «مگه مى‏شه؟«

ما نمى‏توانیم زمان‏هاى از دست رفته را جبران کنیم؛ ولى بسیار مهم‏تر آن است که از زمانى که با یکدیگر مى‏گذرانیم به بهترین شکل بهره ببریم. در این مورد، لازم است درباره‏ى انتخاب‏هایى که در زندگى انجام مى‏دهیم با خودمان کاملا صادق باشیم. وقتى به خود مى‏گوییم. «من حالا حسابى کار مى‏کنم، ساعات بیشترى را به کارم اختصاص مى‏دهم و بعد وقتى به موفقیتى که مى‏خواهم رسیدم، زمان بیشترى را با خانواده‏ام مى‏گذرانم.» ممکن است خودمان را فریب دهیم؛ ولى نمى‏توانیم فرزندانمان را بفریبیم. آنان، با ما یا بدون ما، بزرگ مى‏شوند و زمانى که ما به سوى آنان بازمى‏گردیم و آماده‏ایم که وقت بیشترى را با ایشان بگذرانیم، ممکن است دیگر آن چنان پذیرا و در دسترس نباشند. رفتارها عاقلانه‏تر خواهد بود اگر وقت گذاشتن براى فرزندانمان را همیشه در اولویت قرار دهیم. گفتن این حرف البته از انجام دادن آن ساده‏تر است. فشارهاى مالى و کارى مى‏تواند آگاهى از این امر را که چه وقت و کجا باید این خط تقسیم بندى را کشید مشکل سازد. اما بسیار مهم است که همیشه به خاطر داشته باشیم بچه‏هاى ما به سرعت بزرگ مى‏شوند و بهتر است بکوشیم تا جایى که مى‏توانیم در کنارشان باشیم.

گاهى اوقات ممکن است تصور کنیم داریم وقت خود را با فرزندانمان

مى‏گذرانیم، در حالى که به راستى در حال از دست دادن ارتباط خود هستیم. مادر فرانک داوطلبى فعال براى گروه جوانان کلیسا بود. وقتى فرانک هم عضو این گروه بود، خیلى افتخار مى‏کرد که مادر او برنامه‏هاى تفریحى آنان را سرپرستى مى‏کند. ولى وقتى بزرگ‏تر شد و بیشتر به فعالیت در تیم‏هاى ورزشى آخر هفته پرداخت، اختلاف سلیقه‏ها بروز کرد. حالا مادر او بیشتر اوقات در برنامه‏هاى گروه جوانان بود و فرانک در میدان بازى فوتبال، در حالى که هیچ بیننده‏اى در کنار میدان بازى نداشت. مانند افرادى که همیشه مایل‏اند هر برنامه‏اى را تا رسیدن به نتیجه‏ى توفیق آمیز ادامه دهند، مادر فرانک هم رها کردن تعهد خود را در گروه جوانان مشکل مى‏دید، در حالى که حالا مهم‏تر بود که وقت و انرژى خود را در جاى دیگرى صرف کند.

فرانک با نارضایتى مى‏گفت: «حتى مادر بیلى هم که بیشتر وقت روى نیمکت ذخیره‏ها مى‏نشست اونجا بود.«

فرانک حالا توجه و وقت مادر را به گونه‏اى متفاوت مى‏طلبد. او مى‏خواهد مادرش به کارى که او حالا انجام مى‏دهد توجه کند.

وقت و انرژى ما محدود است و باید به طور مرتب اولویت‏ها، فعالیت‏ها و تعهدات خود را در جهت پیشرفت فرزندانمان مورد ارزیابى و دوباره سنجى قرار دهیم. قسمت کردن وقت به معنى آن است که با قابلیت انعطاف، خود را با رشد و تحول بچه‏ها تطبیق دهیم. ما باید

همگام با تغییرات زندگى آنان قدم برداریم و، نه تنها در خردسالى، بلکه همچنان که بزرگ‏تر مى‏شوند در کنارشان باشیم.