جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

فکر کردن به دیگران

زمان مطالعه: 3 دقیقه

در مورد کودکان خردسال بسیار طبیعى است که پیش از هر چیز به خودشان توجه داشته باشند. نوزادان و کودکان نوپا بر این تصورند که دنیا حول محور آنان مى‏چرخد و وجود دیگر آدم‏ها تنها براى این است که نیازهاى آنان را برآورده سازد. این خودمحورى در سن رشد آنان طبیعى

است. درک و فهم اینکه دیگران نیز نیازهایى به اهمیت نیازهاى آنان دارند با آهنگى تدریجى همراه با بلوغ کودکان به دست مى‏آید. توانایى ایجاد تعادلى در این باره – در حالى که نیازهاى خود را دنبال مى‏کنند، به نیازهاى دیگران نیز توجه داشته باشند – حتى به زمان بیشترى نیاز دارد.

فرصت‏هاى حیاتى راهنمایى کودکان براى ما پدر و مادرها ممکن است در موقعیت‏هاى پیش بینى ناپذیر فراهم شود. چنانچه ما در مورد فرارسیدن این لحظه‏ها هشیار باشیم، مى‏توانیم از آنها براى هدایت فرزندانمان در جهت رفتار محبت آمیز و ملاحظه کارانه بهره گیریم.

زمانى نه چندان دور در فروشگاهى شاهد رفتار مادرى بودم که این مهربانى و ملاحظه کارى را به خوبى به فرزندش آموزش مى‏داد. این مادر و دو پسرش در قسمت غذاى حیوانات سرگرم خرید بودند که کیف خانم مسنى به زمین افتاد و محتویات آن بر روى زمین پخش شد. پسر بزرگ‏تر بى‏درنگ دست از کار کشید و به آن خانم کمک کرد وسایلش را جمع کند. پسر کوچک‏تر همچنان سرگرم گذاشتن غذاى گربه درون چرخ دستى بود تا اینکه مادر، با ظرافت و بدون به کار بردن کلمه‏اى، به او پیشنهاد کرد به برادرش کمک کند. مادر، براى جلب توجه فرزندش، اول بازوى او را به آرامى فشار داد و بعد سرش را در جهت صحنه‏اى که پیش رویشان بود تکان داد. پسر کوچک‏تر که از کار خود دست کشیده بود، به کمک برادر

خود رفت که داشت به آن مشترى کمک مى‏کرد. این مادر، با رفتارى آرام، درباره‏ى رفتار محبت آمیز به دیگران درس مهمى به فرزند خود داد.

بازى‏هاى تخیلى شیوه‏ى دیگرى است که به وسیله‏ى آن مى‏توان کودکان را در مورد محبت و توجه به دیگران آموزش داد. شبى پیش از خواب، وقتى کنى(1) چهار ساله و مادرش سرگرم مرتب کردن اتاق او هستند، مادر خرس عروسکى کنى را به آرامى بر روى تخت مى‏گذارد و با مهربانى او را نوازش مى‏کند و با خشنودى مى‏گوید: «شرط مى‏بندم که خرسمون حالا حسابى راحته.«

کنى به سوى خرسش مى‏رود و، در حالى که پتوى او را مرتب مى‏کند، مى‏گوید: «خوب بخوابى تدى.«

مادر مى‏داند که کنى احساس وابستگى عمیقى به خرس خود دارد و تصمیم ناخودآگاه او مى‏تواند در مورد رفتار محبت آمیز و توجه به دیگران براى فرزندش الگوى مناسبى فراهم سازد. کنى از اینکه مادر به دنیاى بازى او وارد شده و به چیزى که مورد علاقه‏ى اوست محبت نشان مى‏دهد، بسیار خوشحال است. او همچنین درباره‏ى چگونگى نشان دادن توجه و علاقه به کسى که به مراقبت نیاز دارد، آموزش مى‏بیند.

ما همچنین مى‏توانیم کمک کنیم تا احساسى ژرف‏تر از احترام و

همدلى در کودکانمان تقویت شود. وقتى در موقعیتى مشخص فرزند ما تنها به احساس و اندیشه‏ى خود توجه دارد، مى‏توانیم از او بخواهیم احساس و اندیشه‏ى دوستش را نیز مورد توجه قرار دهد.

جنى و ماریا که هر دو هفت سال دارند و سرگرم بازى شطرنج هستند، بر سر قوانین بازى دچار اختلاف مى‏شوند. ماریا ناگهان بازى را رها مى‏کند و به خانه مى‏رود. جنى با ناراحتى به آشپزخانه مى‏رود و با مادر شروع به گفت و گو مى‏کند. او مى‏گوید: «ماریا بازیکن بدیه. چون داشت مى‏باخت بازى رو به هم زد!«

مادر مى‏پرسد: «چى شد؟ ماریا که این بازى رو دوست داره؟«

جنى درباره‏ى اختلافى که پیش آمده است توضیح مى‏دهد و ماریا را سرزنش مى‏کند.

مادر به فکر فرومى‏رود و مى‏گوید: «متأسفم که بازى این جورى تموم شد. . . حالا نمى‏دونم ماریا چه فکرى مى‏کنه.«

جنى که گویى از این حرف متعجب شده است، مى‏گوید: «چى؟!. . . من نمى‏دونم.«

او به فکر فرومى‏رود و پس از چند دقیقه مى‏گوید: «خب، شاید بهتر باشه بهش تلفن کنم.«

وقتى دو دوست با هم حرف مى‏زنند به این نتیجه مى‏رسند که بهتر است درباره‏ى اینکه کدام یک امکان دارد بیشتر اشتباه کرده باشد، گفت و گو

کنند. این گفت و گو ابرهاى تیره‏ى کدورت را کنار مى‏زند و آن دو براى بازى بعدى با یکدیگر قرار مى‏گذارند. دو کودک همچنین مى‏آموزند بار دیگر که سوء تفاهمى پیش مى‏آید بهتر و منطقى‏تر با مسئله رو به رو شوند.

پرسش‏هاى به جا و حساس مادر به جنى کمک کرد که از علایق خود فراتر رود و دیدگاه ماریا را در نظر بگیرد. توجه و علاقه‏ى مادر به دوست جنى او را تشویق کرد به احساس دوست خود نیز، پس از بگو و مگو با او، توجه کند؛ چیزى که در خلق دوستى پایدار، بى‏تردید، عنصرى مهم به شمار مى‏آید.

این گونه درس‏ها خود آموختنى نیست و با توجه به دشوارى به کارگیرى آنها در زندگى، لازم است در این راه فرزندانمان را یارى دهیم. کودکان ما اگر در دوران رشد و بلوغ مهارت‏هاى اساسى را براى به دست آوردن ارتباطها نیاموزند، زندگى براى‏شان بسیار سخت‏تر از آن چیزى که باید باشد، خواهد بود.


1) Kenny.