وقتی فرزندمان به پنج یا شش سالگی می رسد، تصور می کنیم که او را به خوبی می شناسیم زیرا الگوهای واکنشی او در یک روز سخت
مدرسه، هنگام گمشدن و شکستن اسباب بازی و یا گشت و گذار در باغ وحش و یا شهربازی کاملا برای ما قابل پیش بینی است. با ریتم و آهنگ هیجانات او هنگام شادمانی و اندوه آشناییم؛ می دانیم چه وقت خجول و کمروست و چه موقع مشتاقانه در کارها پیش قدم است. اما این نوع دانستنی ها نمی تواند به ما نشان دهد که بچه، دنیای خویش را چگونه حس می کند و یا چطور موقعیت خود را می سنجد. او در این سن و سال می تواند بسیاری از احساساتش را کنترل کند. بعضی از احساسات او درباره ی خودش چنان پیچیده است که ترجیح می دهد بر آنها سرپوش گذارد و با شیوه ای مبهم آن را اظهار کند.
اعتماد به نفس که شامل مجموعه ی پیچیده ای از احساسات، عقاید و انتظارات است به مهارت های متغییر بچه هنگام ارتباط با دیگران و نفوذ او بر دنیای پیرامونش متکی است. هیچ روش ساده و قابل اطمینانی برای ارزیابی اعتماد به نفس بچه ها وجود ندارد. ممکن است او خود را فردی خونگرم و اجتماعی حس کند اما هنگام مصاحبت و معاشرت با دیگران، عملا در جلب دوستی و صمیمیت ناتوان باشد. به هر حال بچه ممکن است در مورد خود مثبت بیندیشد، اما در میدان عمل با شک و دودلی مخرب و زمین گیر کننده مواجه باشد. زیرا تردید تنها در مرحله ی عمل متجلی می شود و توانایی بچه را برای انجام آن کار خنثی و سرکوب می کند. الینا، نه ساله، ادعا می کند که ریاضیاتش خوب است در صورتی که وقتی معلم در سرکلاس از او درس می پرسد، زبانش باز نمی شود. او در پاسخ به این پرسش که، چرا در ریاضیات نمره ی قابل قبولی دریافت نکرده می گوید:
»پاسخ به این سؤالات را می دانستم، اما هنگام پرسش معلم گویی مغزم منجمد شد و از کار افتاد.» ممکن است حق با او باشد اما اگر در یافتن کمبودها و کاستی ها و غلبه بر آن ها او را یاری ندهیم؛ جواب هایی که در مغز یخ زده اش گیر کرده به زودی محو و ناپدید می شود. بچه ممکن است باور کند که می تواند کارهای بزرگی را به مرحله ی اجرا گذارد، در ژیمناستیک صاحب مدال شود، به مقام ریاست جمهوری برسد، با سفینه های فضایی به کهکشان ها سفر کند اما برای پیوستن به کلوپ شطرنج و یا زمین بازی مدرسه خود را ناتوان بیابد. بنابراین رویاهای کودکانه تنها زمانی مفید و حمایت کننده است که کودک برای متحقق ساختن آن ها مساعی و تلاش خود را به کار گیرد و خود را به هر آب و آتشی بزند. دیدگاههای مثبت بچه تنها زمانی مؤثر واقع می شود که او همه روزه با آن ها سرو کار داشته باشد.
از آنجایی که اعتماد به نفس درونمایه و شالوده زندگی هر فرد را پایه ریزی می کند، در این فصل فهرستی بلند بالا از علایم و نشانه های ضعف یا فقدان اعتماد به نفس را ارائه کرده ام. این فهرست، به والدین امکان می دهد تا رفتار و گفتارشان را کنترل کنند و از برخوردهایی که به اعتماد به نفس فرزندانشان آسیب می زند خودداری نمایند. این فهرست که حاصل پژوهش گسترده استادان و کارشناسان فراوانی است برای بچه های بین پنج تا پانزده ساله مؤثر و راهگشاست. از آنجایی که بچه ها در خانه، در مدرسه و هنگام ملاقات با همسالان شخصیت متفاوتی ارائه می دهند، وضعیت اعتماد به نفس بچه ها از این سه جنبه ارزیابی شده است. فراموش نکنید که هدف این فهرست
کنترل صرفا ارزیابی است و نباید موجب نگرانی والدین شود. همه ی بچه ها گاه و بیگاه، تعدادی از این علائم را متظاهر می سازند. از آن گذشته چنانچه گفتیم اعتماد به نفس بچه ها به طور طبیعی دستخوش نوسان است. والدین باید با توسل به این فهرست موقعیت هایی را که فرزندانشان به کمک آنان نیازمندند بشناسند.