در مورد اینکه چه علل و عواملی در استعفای والدین از نقش اصلی و اساسی خود دخالت دارند علل بسیاری را می توان ذکر کرد که برای رعایت اختصار تنها به موارد زیر اشاره می کنیم:
– ضعیف بودن پدر یا مادر به گونه ای که به سادگی تحت سلطه و نفوذ قرار می گیرد، خواه ضعف بدنی باشد یا عضلانی یا اخلاقی.
– خوش باوری و ساده دلی و خوش قلبی آنها که تنها به گفته های فرزندان قناعت می کنند و آنها را به خود می سپارند.
– بی تفاوتی و بی اعتنائی، به سرنوشت کودک که حاکی از نوعی روان رنجوری است (پسیکوپاتی) و این حالت در افراد معتاد مخصوصا آنها که شدیدا گرفتار آنند دیده می شود.
– طرفداری از این طرز فکر که بگذار هر چه می خواهند بکنند تا بعدها دچار عقده نشوند.
– محبت افراطی نسبت به کودک که در مواردی ممکن است بعلت دردانگی و یکدانگی فرزند باشد.
– اختلاف نظر در تربیت که در آن پدر یا مادر دست از ایفای وظیفه برمی دارند.
– دوری و غیبت بسیار از فرزند که خود بخود موجبات استعفای والدین را از امر تربیت فراهم می سازد.
– عدم اطاعت فرزند از والدین حساس و زودرنج و عدم رعایت دستورات آنها که پدر یا مادر را به قهر از کودک واداشته و دست او را در بی بند و باری باز می گذارد.
-. . . .