جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

عقل

زمان مطالعه: 4 دقیقه

مراد از عقل نیروى ادراک است، ادراک حق و باطل در امور نظرى، و ادراک خیر و شر و سود و زیان در امور عملى.

این نعمت بى‏نظیر مجهز به حواس ظاهر است، که به وسیله‏ى آنها ظواهر اشیاء را مى‏فهمد، و مجهز به حواس باطن است، که توسط آنها به امور معنوى و باطنى

همچون اراده، دوستى، دشمنى، امید، ترس، و امثال اینها آگاه مى‏شود، و هر یک را به مقتضاى حال و زمان بکار مى‏گیرد، براى عقل در امور نظرى قضاوت نظرى و علمى، و در امور عملى، حکم عملى است.

فعالیت نورانى عقل تا زمانى است که در مملکت وجود انسان قدرت برتر باشد، و سایر قوا و نیروهاى انسان رعیت او باشند، اما اگر قدرتى در کشور وجود انسان مافوق عقل قرار بگیرد، عقل دچار ضعف و از کار افتادگى مى‏شود، و انسان از جاده اعتدال منحرف، و دچار افراط و تفریط مى‏شود.

آنان که در امور زندگى دچار افراط یا تفریط هستند، نتیجه‏ى غلبه شهوت و غضب و حرص و طمع آنان بر عقل است.

میدان دادن به شهوات، آزاد گذاردن غرائز و امیال، نشست و برخاست با اهل بدعت و معصیت، بى‏توجهى به واقعیات، عواملى هستند که عقل را دچار ضعف و سستى مى‏کنند، و این نیروى عرشى و نور ملکوتى را از کار مى‏اندازند، با از کار افتادن عقل، تشخیص حق و باطل، و شناخت حقایق معنوى کارى مشکل یا غیر ممکن مى‏شود، در این صورت انسان مستحق خزى دنیا و عذاب آخرت مى‏گردد، گر چه با زد و بند و هزار حیله و مکر به خیر مادى برسد، و از شرور ظاهرى در امان بماند(1)

کارگردانان جهنم به اهل جهنم مى‏گویند: براى شما پیامبرى که شما را از وضع امروز بترساند نیامد؟ مى‏گویند: چرا به تکذیب از او برخاستیم، و قوانین حق را منکر شدیم، سپس به کارگردانان جهنم مى‏گویند:

لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ ما کُنَّا فی‏ أَصْحابِ السَّعیر(2)

اگر در دنیا به نداى حق گوش مى‏کردیم، و دعوت رسول خدا را مى‏شنیدیم، و در تمام امور زندگى خود تعقل مى‏کردیم، امروز از اصحاب جهنم نبودیم!

تعقل وقتى ممکن است، که نیروى دیگرى در وجود انسان حرف اول را نزند، اگر حرف اول با شهوت و هواى نفس باشد عقل براى هدایت انسان قدرت و نیروئى ندارد.

از حضرت صادق علیه‏السلام سئوال شد، عقل چیست؟ فرمود:

ما عبد به الرحمن و اکتسب به الجنان(3)

چیزى است که به وسیله‏ى آن خدا عبادت مى‏شود، و بهشت به دست مى‏آید!

گفتند آن که در معاویه بود چیست؟ فرمود: زیرکى، شیطنت، چیزى شبیه به عقل نه عقل.

چه نعمت عظیمى است، که در سایه‏ى آن انسان بنده‏ى حقیقى حق، و کاسب بهشت مى‏شود.

امیرالمؤمنین علیه‏السلام فرمود:

همة العقل ترک الذنوب، و اطلاح العیوب(4)

اراده و همت عقل در وجود انسان ترک گناهان، و اصلاح عیوب ظاهر و باطن است.

نورانیت این نعمت به اندازه‏اى شدید و قوى است که على علیه‏السلام فرمود:

لو لم ینه الله سبحانه عن محارمه لوجب ان یجتنبها العاقل(5)

اگر خداوند از محرمات نهى نفرموده بود، هر آینه واجب بود عاقل از تمام آنها اجتناب کند.

عقیده حضرت بر این است که این قوه معنوى از درک بسیار بالائى برخوردار است.

در کتاب شریف غررالحکم در باب عقل از امیرالمؤمنین علیه‏السلام روایت شده:

العاقل من غلب هواه و لم یبع آخرته بدنیاه، العاقل من عصى هواه فى طاعة ربه، العاقل من یملک نفسه اذا غضب و اذا رغب و اذا رهب، شیمة العقلاء قلة الشهوة و قلة الغفلة(6)

عاقل کسى است که بر هواى نفسش غالب باشد، و آخرتش را به دنیایش نفروشد، عاقل براى طاعت رب نسبت به هواى نفس عاصى است، عاقل به وقت خشم، رغبت، و ترس مالک خویش است، اخلاق عاقلان شهوت اندک، و کمى غفلت است.

رسول حق صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:

انما یدرک الخیر کله بالعقل، و لا دین لمن لا عقل له(7)

تمام خیر به وسیله‏ى عقل به دست مى‏آید، و آنکه عقل ندارد، دین ندارد.

در روایات بسیار مهم آمده، ثواب و عقاب انسان در قیامت منوط به عقل اوست، زیرا عقل ملاک مسئولیت و تکلیف و وظیفه است،(8)، و این انسان است که باید در تشخیص حق و باطل و خیر و شر و روى آوردن به واقعیات از عقل استفاده کند، تعطیل عقل گناهى بزرگ و نابخشودنى است.

بر سرپرست خانواده لازم است جهت بهره گیرى از عقل، که چراغ حق، رسول الهى در باطن، مایه درک حق و باطل و خیر و شر مى‏باشد به حفظ آن از هجوم طوفان شهوات، آمال، غرائز، مفاسد بکوشد، و نگذارد عقل خود و خانواده‏اش

اسیر هواى نفس و شهوات خارج از حد شود، که از کار افتادن عقل، انسان را از رتبه آدمیت ساقط، و به میدان حیوانیت مى‏برد.

در این زمینه از رفت و آمد اهل فساد و بدعت در خانه و خانواده جلوگیرى کنید، و از رفتن به خانه اهل فساد نیز خوددارى نمائید.

معاشرت و رفت و آمد و مهمانى نمودن و مهمانى رفتن را با اصول عالى اسلامى هماهنگ کنید.

رسول حق صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: حواریون به حضرت عیسى گفتند با چه انسانى معاشرت کنیم و نشست و برخاست نمائیم؟

فرمود:

من یذکرکم الله رؤیته، و یزید فى علمکم منطقه، و یرغبکم فى الآخرة عمله(9)

کسى که دیدارش شما را به یاد خدا اندازد، و گفتارش به دانش شما بیفزاید، و عملش شما را به آخرت راغب کند.

امام چهارم علیه‏السلام فرمود:

مجالسة الصالحین داعیة الى الصلاح(10)

نشستن با بندگان صالح حق کشاننده انسان به سوى صلاح است.

رسول حق صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:

نشستن در خدمت عالم واجد شرایط شما را از پنج برنامه به پنج برنامه مى‏رساند:

از شک به یقین، ریا به اخلاص، شوق بیجا به ترس، کبر به فروتنى، غش به

خیرخواهى(11)

امیرالمؤمنین علیه‏السلام فرمود:

لا یأمن مجالس الاشرار غوائل البلاء(12)

جلسات اشرار و بدکاران از آشوب و حوادث ناگوار بلاها در امان نیست.

رسول حق صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:

ایاکم و مجالسة الموتى، قیل یا رسول الله من الموتى؟ قال کل غنى اطغاه غناه(5)

از نشستن با اموات خوددارى کنید، عرضه داشتند کیانند؟ فرمود: هر ثروتمندى که ثروتش او را به طغیان کشیده.

على علیه‏السلام فرمود:

جانبوا الاشرار و جالسوا الاخیار(5)

از بدان بپرهیزید، و با نیکان معاشرت کنید.

اگر حاکمیت عقل را مى‏خواهید، خود و زن و فرزند را از برخورد با اشرار، و رفت و آمد با اهل فساد، و غلبه شهوات حفظ نمائید.

امروز از جمله شرورى که دامنگیر تمام مردم جهان است، فیلم‏هاى ویدئوئى و کانالهاى ماهواره‏اى است، که نشستن در کنار این دو منبع فساد، عقل را فاسد، و خصوصیات اخلاقى را خراب، و بناى انسانیت را ویران مى‏کند.


1) برگرفته‏اى مختصر از مقاله‏اى مفصل در المیزان، ج 2، ص 250 – 247.

2) ملک / 10.

3) بحار، ج 1، ص 131.

4) میزان الحکمة، ج 6، ص 419.

5) همان مدرک.

6) غررالحکم، باب عقل.

7) بحار، ج 77، ص 158.

8) کافى، ج 1، ص 26.

9) بحار، ج 77، ص 147.

10) بحار، ج 78، ص 141.

11) بحار، ج 74، ص 189.

12) میزان الحکمة، ج 2، ص 63.