خانه جای فراغت و آسایش کودکان و مأمن آنهاست. در آنها باید انس و محبت، تفاهم و گذشت، خیرخواهی و صداقت باشد بجای ارعاب کودکان را باید با علاقه و محبت به سوی خود جلب کرد. انضباط باید بر پایه منطق و آزادی مشروط استوار باشد تا زمینه را برای اطاعت و حرف شنوی در کودکان فراهم نماید. والدینی که خشونت و استبداد را درباره کودکان پیاده می کنند نمی توانند به پرورش درست آنها همت گمارند و اخلاق شان را خدائی کنند.
اصولا انضباط به هنگامی قابل اجرا و نفوذ است که در جهت صلاح و رشد کودکان باشد، به کودک درس بیاموزد، اطفال در سایه آن احساس آزادی کنند، حرف خود را بزنند، استدلال نمایند، از پدر و مادر عدالت بخواهند، از حقوق خود دفاع نمایند.
در خانواده های نابسامان و خشن حقوق کودکان مراعات نمی شود، انسانیتی و اخلاقی پدید نمی آید. زیرا آنکس که دیگران را آلت فعل بی اراده خود می خواهد چگونه می تواند نسل سالم پدید آورد. و یا از آنها بخواهد که با الگوگیری از راه و روش او انسان شوند.
والدین باید از روشهای غلط و خشن در تربیت خودداری کنند، الگوهای سازنده و درستی برای کودکان باشند، شیوه عمل شان به گونه ای نباشد که طفل در آن احساس بیرحمی و خشونت کند و موجبات کینه و خصومت او فراهم آید.