پس از جدائی یا مرگ همسر تشکیل خانواده و ازدواج مجدد برای مرد ضرور و برای پدرانی که صاحب فرزند یا فرزندانی هستند ضرورتر است. مردان به اصطلاح عامیانه افراد بیرونند، باید اوقات را در خارج خانه بگذرانند و برای کسب نان و گرداندن چرخ حیات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی یا اجتماعی جامعه گام بردارند. در بازگشت به خانه نیاز دارند به فردی که زندگی را سر و سامان دهد، محیط را برای آرامش و سکون او آماده سازد، گرمی و لطف او حرارات و التهاب او را تعدیل نماید.
از سوی دیگر فرزندان او نیاز به مراقب و مصاحب دارند، به فردی نیاز دارند که در نقش مادری ادای وظیفه کند و کودک تصور روشنی از علاقمندی و محبت او را در ذهن داشته و بپروراند. بدون وجود همسر چگونه می توان به امور کودکان رسید و زندگی آنها را سر و سامان داد و چگونه می توان برای همیشه کودک را بدست این و آن سپرد.
در این ازدواج برای اینکه خانواده نابسامان نباشد ضروری است در صورت طلاق مجددا با همسر خود آشتی کنید و از جرم و لغزش یکدیگر درگذرید مگر شما دوست نداید که خداوند از گناه تان درگذرد؟ این امر فرزند شما را خوشحال و کانون تان را در اسرع وقت گرم خواهد کرد.
اگر مسأله مرگ همسر مطرح است بهتر است با کسی از بستگان و آشنایان ازدواج کنید که کودک شما با او مأنوس و یا لااقل ناآشناست و این توصیه بدان خاطر است که شما کمی فرصت کنید و به فرزندان خود هم بیندیشید و برای آنها
هم موجب سعادتی را فراهم کنید. فرزندان شما نیاز به محبت و مراقبت دارند و طبعا کسی باید سرپرستی آنان را برعهده گیرد که بتواند از عهده این وظیفه برآید.