آری، ممکن است کودک در خانواده پرورش یابد ولی شرایط محیط خانوادگی آنچنان نامساعد و نامناسب باشد که آدمی ناگزیر به پرورشگاه و پانسیون صدآفرین بگوید. و آن محیط خانواده که آشفته و نابسامان، ارکان حیات و انضباط آن متزلزل و اوضاع آن در شرف از هم پاشیدن است.
خانواده ای که در آن والدین کودک معتاد، آلوده به فحشاء و الکل و قمار، در حرفه سرقت و جنایت، دچار اختلالات روانی، در حال درگیری و اختلاف، و دائما در مشاجره و جنگ و ستیز و فحش و ناسزاگوئی باشند خانواده نیست، بلکه جنگلی است که محصول آن میوه های کال و نارس و جنبندگان آن وحشی یا درنده اند.
آنها که در محیط خانوادگی نامناسبی پرورش می یابند از تربیت شایسته و درست محرومند و بسیاری از مسائل و مشکلات آنها تشدید شده و حیات ذهنی و و عاطفی و اجتماعی چنین کودکانی در معرض خطر جدی است. ما چه انتظاری از کودکانی می توانیم داشته باشیم که پدر دارند ولی در حقیقت یتیم اند، مادر دارند ولی از مهر و عواطف او محرومند، امکان دارند و از آن بی بهره اند، استعداد و ذخیره ارزنده درونی دارند ولی زنده به گورند.
طفلی که در خانواده درست و امین پرورش نیابد بعدها قادر نخواهد بود شریف و شرافتمندانه زندگی کند و خود را با هنجارهای اندیشیده جامعه تطابق دهد. این چنین کودکان ممکن است امروز را به هر صورت بگذرانند ولی فردای شان در معرض خطرات و نابسامانی هاست نمی توانند فردی عادی و نابهنجار باشند و به کمال لایق خود دست یابند.