جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

زیان پرخورى

زمان مطالعه: 2 دقیقه

امیرالمؤمنین علیه‏السلام فرمود:

کثرة الأکل و النوم یفسدان النفس، و یجلبان، المضرة(1)

پرخورى و زیاده‏روى در خواب وجود انسان را فاسد مى‏کنند، و کشاننده ضرر و زیان به سوى آدمى هستند.

و نیز فرمود:

من کثر اکله قلت صحته، و ثقلت على نفسه مؤنته(2)

سلامت پرخور اندک، و مخارجش سنگین و طاقت‏فرساست.

و فرمود:

کثرة الأکل من الشره، و الشره من العیوب(2)

پرخورى از میل و اشتهاى غیر طبیعى است، و این گونه اشتها از عیوب و نوعى بیمارى است.

امام ششم علیه‏السلام فرمود:

لیس شیى‏ء اضر لقلب المؤمن من کثرة الأکل، و هى مورثة شیئین. قسوة القلب، و هیجان الشهوة(3)

چیزى براى قلب مؤمن زیان‏بارتر از پرخورى نیست، پرخورى موجب دو چیز است: سنگدلى، هیجان شهوت.

حضرت حق به بنى‏اسرائیل فرمود:

لا تکثروا الأکل فإنه من اکثر الأکل اکثر النوم، و من اکثر النوم اقل الصلاة، و من اقل الصلاة کتب من الغافلین(2)

پرخورى نکنید، همانا هر کس پرخورى کند، پر خواب مى‏شود، و هر کس پر خواب شود، نمازش را کم مى‏کند، و هر که نمازش را کم کند، از غافلین نوشته مى‏شود.

رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:

ایاکم و البطنة، فإنها مفسدة للبدن و مورثة للقسم، و مکسلة عن العبادة(2)

از پرخورى حذر کنید، همانا فاسد کننده بدن، و مورث بیمارى، و موجب کسالت در عبادت است.

و نیز فرمود:

لیس شى‏ء ابغض الى الله من بطن ملآن(2)

چیزى نزد خداوند مبغوض‏تر از شکم پر نیست.

موسى بن جعفر علیه‏السلام فرمود:

لو ان الناس قصدوا فى الطعم لاعتدلت ابدانهم(4)

اگر تمام مردم میانه‏روى و در خوراک را رعایت کنند، و بدنهاى آنان در چهارچوب اعتدال قرار مى‏گیرد.

رسول حق در مسئله‏ى خورد و خوراک دستور عجیبى دارند، که باید گفت از عجایب دستورات آن حضرت، و ریشه علم طب است:

کل و انت تشتهى، و امسک و انت تشتهى(5)

زمانى که میل به غذا دارى غذا بخور، و در حالى که هنوز میل و اشتها دارى از خوردن دست بردار.

غذا روى غذا قطعا براى دستگاه گوارش زیانبار، و براى سلامت بدن تهدید جدى است، و به وقت گرسنگى کامل غذا خوردن، و به وقت سیر نشدن کامل دست از غذا کشیدن عالى‏ترین عامل براى حفظ سلامت و نشاط بدن، و تداوم عمر، و چابک و چالاک بودن است.


1) میزان الحکمة، ج 1، ص 117.

2) همان مدرک.

3) میزان الحکمة، ج 1، ص 118 – 117.

4) وسائل، ج 16، ص 406.

5) میزان الحکمة، ج 1، ص 123.