»… و ما من شىء ابغض الى الله عزوجل من الطلاق»
»وسائل، ج 22، ص 7«
طلاق خوبخود مسئلهى خوبى نیست، طلاق برنامهاى است زشت، ناروا، و مورد نفرت حق و انبیاء و امامان، مگر اینکه انجامش به خاطر علت شرعى، و مورد قبول عرف اهل شرع باشد.
طلاق بر اساس هوا و هوس مرد یا زن، عملى خلاف حق، و خلاف انسانیت، و بازى با احکام شرع، و دست اندازى به شخصیت یکى از دو طرف یا هر دو طرف است.
من ابتدا به روایات بسیار مهم باب طلاق اشاره مىکنم، سپس به بررسى آیات قرآن کریم و شرایط مسئلهى طلاق از نظر قرآن مىپردازم.
حاجى سبزوارى آن حکیم بزرگ در کتاب شرح مثنوى از معصوم روایت مىکند:
ما خلق الله شیئا على وجه الأرض احب من العتاق، و لا خلق شیئا على وجه الارض ابغض من الطلاق(1)
خداوند چیزى در روزى زمین محبوبتر از آزاد کردن برده، و مبغوضتر از طلاق و جدائى نیافریده.
رسول حق صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:
ما احل الله شیئا ابغض الیه من الطلاق(2)
در حلالهاى خدا چیزى مبغوضتر از طلاق نیست.
رسول حق صلى الله علیه و آله و سلم فرمود:
ان الله لا یحب الذواقین و لا الذواقات(3)
خداوند متعال مردانى که زن را بازیچهى خود، و زنانى که مرد را بازیچهى خود قرار دهند، و دم به ساعت دنبال طلاق باشند دوست ندارد.
حضرت باقر علیهالسلام فرمود:
ان الله عزوجل یبغض کل مطلاق ذواق(4)
همانا خداوند متعال دشمن هر طلاق دهندهاى است، که با تعدد طلاق زن را بازیچه یا مرد را بازیچه خود قرار داده.
امام صادق علیهالسلام فرمود:
ان الله عزوجل یحب البیت الذى فیه العرش، و یبغض البیت الذى فیه الطلاق(5)
خداوند خانهاى که در آن عروسى است دوست دارد، و دشمن خانهاى است که در آن طلاق صورت مىگیرد.
رسول خدا به مردى فرمود: همسرت چه کرد، گفت: او را طلاق دادم، فرمود بدون علت، بدون اینکه در او بدى و زشتى باشد؟ عرضه داشت آرى بىعلت!
آن مرد ازدواج کرد، رسول خدا او را دید، فرمود زن گرفتى؟ عرضه داشت آرى، فرمود اکنون همسرت چه مىکند؟ گفت او را طلاق دادم. فرمود بدون بودن زشتى! عرضه داشت آرى.
آن مرد دوباره ازدواج کرد، رسول حق به او گذشت فرمود زن گرفتى گفت آرى. فرمود اکنون چه مىکند عرض کرد او را طلاق دادم، فرمود بدون اینکه در او زشتى باشد گفت آرى. حضرت فرمود:
ان الله عزوجل یبغض – او یلعن – کل ذواق من الرجال و کل ذواقة من النساء(5)
خداوند عزوجل دشمن دارد یا لعنت مىکند هر مردى که زن را بازیچه خود قرار دهد، و هر زنى که مرد را بازیچه دست خود کند، طلاق فراوان دادن به وسیلهى مرد، یا طلاق فراوان گرفتن به توسط زن، به بازى گرفتن انسان و انسانیت است.
1) شرح مثنوى، ص 142.
2) وسائل، ج 15، ص 280.
3) میزان الحکمه، ج 5، ص 546.
4) وسائل، چاپ آل البیت، ج 22، ص 8.
5) وسائل، ج 22، ص 7.