[برگرفته از مقاله ی «گواهی بر ادعای آموزش از طریق موزه«؛ دفتر اجرایی سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی؛ ترجمه ی ژیلا عبدالله پور؛ ص 3-14. ]
به کارگیری «اصل زیباشناسی» در فضا آرایی محیط یادگیری و طراحی سازه های فیزیکی و کالبدی، نقش مهمی در جذب مخاطبان دارد.
توجه به عوامل مهندسی محیط کار و تجهیزات پیشرفته ی توضیح دهنده، می تواند در توجه بازدید کنندگان و درگیری او با موضوع مورد نمایش در آموزش وی بدون توجه به تعریف آموزش، تغییر ایجاد کند. در نمونه های بسیاری در نمایشگاه های فردی، با تغییر شرایط محیط و فراهم آوردن فرصت های بیشتر برای بازدید کننده در درگیری با موضوع و بالا بردن احساس رضایت و اشتیاق فرد، تعامل وی با نمایشگاه افزایش می یابد.
آسایش بازدید کننده پیش نیاز مهم آموزش در موزه هاست؛ آسایش طیف گسترده ای را در بر می گیرد:
1. تسهیلات ساده ی فیزیکی محیط مثلا: آیا موزه دارای مکانی برای استراحت هست؟ آیا امکانات رفاهی و زمین همواری که بتوان به راحتی روی آن قدم زد، وجود دارد؟
2. شرایط روانی محیط کار مثلا احساس ناراحت کننده ای که افراد در محیط های سربسته تجربه می کنند مانند احساسی که اغلب در موزه دارند. مفهوم آسایش هم چنین شامل میزان رفاه گروه های متفاوت در مجموعه های خاص اجتماعی یا فیزیکی نیز می شود، مثلا بنای با شکوه موزه برای هر قومی نشانه ی چه چیزی است؟ و عدم آسایش، احساسی است که در بدو ورود به هر مکان تازه و نا آشنایی به فرد دست می دهد
برای مثال بالینگ و فالک(1) در سال 1980 نشان دادند که دانش آموزان قبل از این که بتوانند از برنامه های آموزشی که معلمانشان آماده کرده اند بهره مند شوند، نیاز به یک آشنایی اولیه با محیط مدرسه دارند تا خود را با طبیعت محیط سازگار نمایند. اگرچه آسایش، شرطی ضروری است، ولی برای آموزش در موزه کافی نخواهد بود. به طور کلی سازگاری با محیط و دیگر عوامل روان شناختی محیطی همچون همه ی مکان های دیگر، نقش مهمی را در موزه ها ایفا می کند. میزان روشنایی، رنگ دیوارها، محل ورود و خروج صدا، جمعیت، و روند رفت وآمد بازدید- کنندگان، همگی عواملی هستند که بر فهم محیط به وسیله ی بازدید- کننده تأثیر می گذارند و در نتیجه باعث احساس آرامش در او می شوند. تحقیقات فراوانی در زمینه ی تأثیر هر کدام از این عوامل در مواضع خاص یک موزه انجام پذیرفته است. با این وجود مفاهیم ضمنی نتایج به دست آمده از این تحقیقات، درباره ی موزه های جدید چندان قابل پیش بینی نیست.
عوامل محیطی در رقابت با دیگر متغیرها، همگی با موضوعات خاصی که شرایط تازه ی موزه ها ایجاد کرده اند، تعدیل شده اند. شرایطی مانند: جا به جایی محل نصب اشیا و ارائه ی امکاناتی که بازدید کنندگان از موزه می طلبند. برای مثال میزان انطباق علایق بازدید کنندگان با مجموع فضای موزه، بر میزان آسایش و توانایی یادگیری آن ها در مجموعه ی مورد نظر تأثیر می گذارد. بازدید کنندگانی که به صورت هدفمند به موزه می روند، محیط آزاد و غیررسمی را ترجیح می دهند. البته با توجه به دلایل افراد در بازدید از موزه و گروه همراه آن ها یا حس و حالی که موزه به هنگام ورودشان در آن ها ایجاد می کند، می توان افراد را
در تقسیم بندی گروه دیگر جای داد. شاید اگر هوا تغییر کند یا گروه همراه، ترکیبی خلاف انتظار داشته باشند و یا یک راهنما در موزه حضور داشته باشد، یک بازدید کوتاه و بدون برنامه ریزی قبلی به بازدیدی طولانی و فکورانه تبدیل شود و یا بر عکس.
1) Balling & Falk.