جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

روش های تقویت حافظه ی کودکان

زمان مطالعه: 3 دقیقه

عواملی که در «به رمز درآوردن» مطالب تأثیری مثبت دارند، عبارتند از (شهرآرای، 1372(:

1. ایجاد فرصت هایی برای تمرین ذهنی، کلامی و حرکتی. برای به رمز درآوردن اطلاعات می توان از «تجسم کردن و تصویرسازی های ذهنی» استفاده کرد. برای مثال، تجسمی که کودک از صفحه ی کتاب خود در ذهن دارد، موجب به خاطر آوردن مطالب آن صفحه می شود. والدین و مربیان می توانند با انجام بازی های مختلف ذهنی، حافظه ی کودکان را تقویت کنند. مثل «بازی او چه کار کرد؟«

در این بازی، بازیکن اصلی یک از اعضای فوقانی بدن خود را

حرکت می دهد. برای مثال، در حالی که بدن خود را بی حرکت نگه می دارد، دست راست خود را بلند می کند. سایر بازیکنان باید حرکت او را تکرار کنند. آن گاه بازیکن اصی حرکت دیگری به حرکت اول خود اضافه می کند، برای مثال، دست چپ خود را به کمرش می زند. دوباره بازیکنان باید حرکت های او را تکرار کنند. این کار موجب تقویت حافظه ی بینایی و متوالی کودک در کوتاه مدت می شود.

آن گاه بازیکن اصلی به همین ترتیب بر حرکت های خود اضافه می کند و سایر بازیکنان باید این حرکت ها را به ترتیب تکرار کنند. این کار نیز موجب تقویت گنجایش حافظه ی کودک می شود.

با انجام «بازی ها و تمرین های کلامی» نیز می توان اطلاعات حسی را به رمز درآورد. برای مثال، اگر کودک دستش به یخ می خورد و سردی را احساس می کند، می توانیم به او بگوییم: «سرد«. به عبارتی، «سردی» را به رمز در می آوریم. بار بعد که کودک کلمه ی «سرد» را می شنود، آن تجربه ی حسی گذشته ی خود را از «سردی» به خاطر می آورد.

هم چنین، با انجام «بازی ها و تمرین های حرکتی» نیز می توان حرکت و فعالیتی را که احساس کرده ایم، به رمز درآوریم. برای مثال، شما می توانید چند صندلی را در اتاق به صورت پراکنده قرار دهید و به صورت نامنظم از بین آنها حرکت کنید، یا آنها را دور بزنید. پس از این که به نقطه ی پایان رسیدید، از کودک بخواهید که سعی کند از همان مسیر شما حرکت کند و به نقطه ی پایان برسد.

2. استفاده از چند حس برای یادگیری. پژوهش های مختلفی نشان می دهند که برای به رمز درآوردن و درونی کردن اطلاعات و

مطالب درسی هنگام آموزش و فراگیری، استفاده از چند حس به مراتب مؤثرتر از استفاده از یک حس است. برای مثال، هنگامی که والدین یا مربیان قصد دارند درباره ی «گل سرخ» با کودکان صحبت کنند، می توانند ابتدا کلمه ی گل سرخ را روی کاغذ یا تابلو بنویسند. آن گاه درباره ی ویژگی های ظاهری آن با آنها صحبت کنند و سپس گل سرخی به دست آنها بدهند تا خوب آن را ببینند، بو کنند و لمس کنند. با این کار، در حقیقت، آنها حواس و حافظه ی بینایی، شنوایی، بویایی لامسه شان را درگیر فرآیند یادگیری و آموزش کرده اند.

عواملی که در «نگهداری یا بایگانی کردن» مطالب تأثیری مثبت دارند، عبارتند از (شهرآرای، 1372(:

1. اهمیت شدت اثر در حافظه. هر اندازه که یادگیری کارآمدتر باشد، امکان نگهداری یا حفظ آن مطلب نیز بیشتر است. برخی از پیشامدها چنان تأثیری بر ذهن کودک می گذارند که همیشه به یاد او می مانند. مثل، شکستگی استخوان پا، یا خوردن شکلاتی بسیار خوشمزه. در واقع، هر گاه شدت عمل یا اثر قوی باشد، در حافظه ثبتی پایدار می شود.

2. ثبت مطالب و آموختنی ها در حافظه ی بلندمدت. برای این که اطلاعات و دانستنی های کودک از حافظه ی کوتاه مدت او به حافظه ی بلندمدت او انتقال یابند، باید کارهای زیر انجام شوند.

– به اطلاعات توجه و دقت کافی شود.

– اطلاعات به خوبی به رمز درآورده شوند.

– بین اطلاعات ارتباط برقرار شود.

فرصت کافی برای جای گرفتن مطالب در ذهن فراهم شود.

– مطالب مشابه را در زمان های مختلف به کودک آموزش داد.

عواملی که در «فراخوانی یا به یاد آوردن» مطالب تأثیری مثبت دارند، عبارتند از (شهرآرای، 1372(:

1. وجود محرک مناسب برای فراخوانی. برای این که کودک بتواند مطلبی را به خاطر آورد، باید از محرک مناسبی استفاده کنیم. این محرک ها ممکن است زمان، مکان یا رویدادی خاص باشند. برای مثال، اگر قصد داریم کودک خاطره ای را به یاد آورد، می توانیم درباره ی آن روز، آن مکان و آن کاری که او آن موقع انجام می داده است، سرنخ هایی به او بدهیم.

2. وجود انگیزه ی کافی برای فراخوانی. برای این که کودک مطلبی را به خاطر آورد، باید انگیزه ی خوبی داشته باشد. برای مثال، گرفتن نمره، یا جایزه.

3. سازمان دهی مطالب. هر چه مطالبی که کودک آموخته است، سازماندهی و نظم بیشتری داشته باشند، راحت تر نیز به یاد خواهند آمد.