راه انتخاب همسر در ادیان و مکاتبى که رنگ و بوى وحى را از دست دادهاند، یا از ابتدا از ویژگى آسمانى بودن محروم بودند، با راه انتخاب همسر در فضاى ملکوتى اسلام فرق مىکند.
اسلام به مرد مسلمان و انسان مؤمن اجازه انتخاب هر زنى را که بخواهد نمىدهد، چنانکه به زن مسلمان و بانوى مؤمنه اجازهى اختیار هر شوهرى که بخواهد نمىدهد، چرا که در انتخاب و اختیار همسر باید خیر دنیا و آخرت، و سعادت امروز و فرداى انسان ملاحظه شود، و پاک ماندن انسان از آلودگیها و پاکیزه ماندن زندگى از برنامههاى شیطانى لحاظ گردد، زیرا در بناى ازدواج در اسلام فقط شهوت و تمتع و لذت بدنى و مادى منظور نیست، بلکه هدف اسلام از مسئلهى ازدواج حفظ دین و زنان و مردان، و ساخته شدن خانهاى الهى، و بوجود آمدن فرزندانى شایسته، و تأمین رضایت حق است، به همین خاطر در چنین چهارچوبى اصل ازدواج، آئین همسر دارى، عشق ورزى به زن شرعى، تأمین نیاز جنسى به هر اندازهاى که مزاج
مرد و زن اقتضا کند، رعایت حقوق، فرزنددار شدن، تربیت اولاد، و به عهده داشتن وظایف لازم، و کار و کوشش و کسب براى تأمین مسکن و لباس و تغذیه و زن و بچه به عنوان عبادت خدا شناخته شده، و براى هر قدمى که انسان در این زمینه برمىدارد اجر عظیم و ثواب زیاد منظور شده است.
اینجاست که معجزه اسلام در اصرار به مسئلهى کفویت روشن مىشود، و انسان در برابر شرایط الهى ازدواج که در اسلام مطرح است با تمام وجود به خضوع وادار مىشود، که اگر آن شرایط الهى و معنوى لحاظ نشود، از سر و روى زندگى شر و فتنه برخواهد خاست، و فضاى خانه به فضائى پر از عذاب و رنج، و درد و محنت، و تأسف و غصه تبدیل خواهد شد، و کار به طلاق و جدائى یا تلخى همیشگى و یا اگر ظرفیتى در کار نباشد به جنون و دیوانگى و یا خودکشى یکى از طرفین منجر خواهد گشت.
از زنى که به رشد عقل و فکر خود با کسب معرفت، و به کمال خود با کسب ایمان و اخلاق و تقوا کمک نکرده باید پرهیز کنید، و از ازدواج با چنین زنى خوددارى نمائید، زنى که در خانوادهاى به دور از خدا پرستى، و اخلاق و تقوا، و توحید و عبادت بار آمده و براى مرد جز فتنه و فساد، و هلاکت و تباهى چیزى ندارد.
روایت بسیار مهم و فوق العادهاى در این زمینه از حضرت باقر علیهالسلام بدین صورت نقل شده:
مر رسول الله على نسوة فوقف علیهن ثم قال: ما رأیت نواقص عقول و دین اذهب بعقول ذوى الألباب منکن، انى قد رأیت انکن اکثر اهل النار عذابا فتقربن الى الله ما استطعن…(1)
رسول خدا به عدهاى از زنان گذشت، ناگهان ایستاد و به آنان خطاب کرد، چون شما جمعیتى با نقصان عقل و دین ندیدم که عقل خردمندان را از دست آنان بگیرد، من چنین دیدم که عذاب شما از تمام دوزخیان بیشتر است، من به شما سفارش اکید مىکنم که به حضرت حق، با تکمیل ایمان و کسب معرفت، و آراسته شدن به حسنات تقرب جوئید.
امام صادق علیهالسلام فرمود:
اغلب الأعداء للمؤمن زوجة السوء(2)
کوبندهترین دشمن مؤمن همسر بد است.
در روایت دیگرى آمده:
اول ما عصى الله عزوجل بست خصال: حب الدنیا، و حب الرئاسة، و حب النوم، و حب النساء و حب الطعام، و حب الراحة(3)
نخستین مایه گناه، که نسبت به آن عصیان و معصیت حق صورت گرفت شش چیز است:
دنیا پرستى، ریاست پرستى، عشق به خواب، زن پرستى، شکم پرستى، راحت طلبى.
بنابراین خود را در انتخاب همسر، به شرایطى که اسلام اعلام فرموده و اینجانب آن شرایط را از طریق روایات بیان خواهم کرد، مقید نمائید، و سعى کنید زیبائى تنها، و عشق به زن گرفتن، و چشم دوختن به مال و ثروت زن، براى شما موجب انتخاب همسر نشود.
رسول حق فرمود:
زن را براى مال و جمالش انتخاب نکنید، و مالش موجب طغیان و جمالش
مایه تباهى است. در ازدواج دین و ایمان زن را لحاظ کنید(4)
رسول خدا در روایتى فرمود:
ان کان الشؤم فى شىء ففى النساء(5)
اگر شومى در چیزى باشد، در زنان است.
آرى زنى که از معرفت و ایمان و اخلاق و خوشرفتارى، و وقار و کرامت برخوردار نباشد، شوم و موجب تباهى زندگى و هلاکت شوهر است.
و نیز آن حضرت فرمود:
شر الأشیاء المرأة السوء(6)
بدترین اشیاء زن بد است.
1) ازدواج در اسلام، ص 45 به نقل از وسائل ابواب مقدمات نکاح.
2) بحار، ج 100، ص 240.
3) وسائل ابواب مقدمات نکاح، باب 4 – بحار چاپ مؤسسه وفا، ج 100، ص 225.
4) مستدرک الوسائل، قسمت نکاح، باب 13.
5) بحار، ج 100، ص 227.
6) همان مدرک.