جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

راه‏هاى گوناگون تشویق

زمان مطالعه: 2 دقیقه

تشویق کردن براى کارى که خوب انجام گرفته، طبیعى است؛ اما تشخیص و تشویق گامهاى کوچکى که کودکانمان به سوى هدفهایشان برداشته‏اند نیز بسیار مهم است. شاید انتظار زیادى باشد که از سامانتاى سه ساله بخواهیم همه‏ى مدت با برادر کوچکش رفتار خوبى داشته باشد. اما هنگامى که احساساتش او را وا مى‏دارد دست برادرش را با مهربانى نوازش کند، یا هنگام رانندگى پدر یا مادر او را مى‏خنداند و سرگرم مى‏کند، بسیار مهم است که این رفتار او را آگاهانه مورد توجه قرار دهیم.

مادر با علاقه مى‏گوید: «نگاه کن تو چقدر خوشحالش کردى!» سامانتا خوشحال مى‏شود. و احساس غرور مى‏کند!

ما همچنین با کمک به کودکانمان مى‏توانیم آنان را براى رسیدن به هدفهایشان تشویق کنیم و براى این کار راه‏هاى زیادى وجود دارد. گاهى اوقات بهتر است پیش از آنکه در موقعیتى گرفتار شوند به یارى‏شان بشتابیم و گاهى بهتر است در کنارى بایستیم و اجازه دهیم خودشان مشکلات خود را حل کنند. اما حتى زمانى که حل مشکلاتشان را به خودشان وا مى‏گذاریم، مى‏توانیم با چند کلمه‏ى محبت آمیز، نوازشى دلگرم کننده یا پیشنهادى به جا در کنارشان باشیم.

هنگامى که کودکان ما در کارى شکست مى‏خورند مى‏توانیم به جاى تمرکز بر این واقعیت که هنوز در مورد هدفشان به توفیق نرسیده‏اند، بر آن جنبه از کارى که موفق به انجام دادن آن شده‏اند، یا دشوارى آنچه به دست آورده‏اند، توجه کنیم.

ناتان که پنج سال دارد، یک برج اسباب بازى ساخته است. او ساختمانى پیچیده، اما لرزان درست کرده است که به طور حتم به زودى فروخواهد ریخت. وقتى این اتفاق مى‏افتد، بغض او مى‏ترکد و از شدت ناراحتى گریه را سر مى‏دهد. خوشبختانه پدر با کلامى دلگرم کننده در آن جا حاضر است. او مى‏گوید: «من متوجه شدم که تو ساختمون واقعا بلندى ساختى؛ تقریبا به بلندى قد خودت. مى‏خواى کمکت کنم یکى دیگه درست‏

کنى؟» در حین کار کردن براى ساختن برج جدید، پدر، براى سر پا ماندن برج، فنونى را به او یاد مى‏دهد. ناتان از اینکه کوشش قبلى او مورد تحسین و تشویق قرار گرفته خوشحال و اکنون در حال آموختن فنون تازه‏اى است که به او کمک مى‏کند در آینده برج خود را بهتر بسازد.

تشویق کودکان چیزى بیش از تحسین ساده است. سوزى، چهارده ساله، مشغول نوشتن گزارشى تاریخى است. پدرش از اینکه مى‏بیند او براى تهیه‏ى گزارش و فراهم ساختن منابع تحقیق تا این اندازه وقت گذاشته خوشحال است با این حال، فراوانى اطلاعاتى که سوزى جمع کرده او را سرگردان ساخته است و در حالى که تنظیم گزارشى از این منابع وقت زیادى مى‏طلبد، سوزى تنها دو روز دیگر براى تحویل دادن گزارش مهلت دارد.

پدر به سوزى مى‏گوید: «آفرین به تو! به نظر مى‏آد خیلى زحمت کشیده‏اى و اطلاعات زیادى جمع کرده‏اى!«

سوزى پاسخ مى‏دهد: «بله! ولى نمى‏تونم اونها رو به موقع سر و سامون بدم.«

پدر مى‏پرسد: «کدوم یکى از این منابع براى گزارش تو ضرورى‏تر به نظر مى‏رسن؟ بهتره اول روى اونها وقت بگذارى و بعد، چنانچه باز هم زمان داشتى، مى‏تونى به سراغ بقیه‏ى اطلاعات برى.«

سوزى با علاقه‏مندى به او نگاه مى‏کند و پدر متوجه مى‏شود که در

ذهنش سرگرم جست و جو است و پس از چند دقیقه با هیجان و در عین حال آرامش، مى‏گوید: «این سه کتاب از همه بهترن، بقیه رو فعلا کنار مى‏ذارم.«

پدر سوزى را درست در همان زمینه‏اى که نیاز داشت کمک کرد؛ زیرا متوجه شده بود که گزارش دچار مشکل شده است. او براى کمک به سوزى وقت صرف کرد تا خودش به راه حل برسد و بتواند گزارش را به موقع تمام کند. یک چنین کمکى از «آفرین، احسنت» ساده بسیار پر ارزش‏تر است.