بیزرائیلى از نخست وزیرهاى دولت انگلیس، کشورى که در صف اول فساد و افساد است در مقالهاى نوشت: من در خطر ارتکاب بسى حرکات جنون آمیز هستم، ولى مىکوشم که از یکى از آنها حتما اجتناب کنم، و قدم در آن نگذارم، و آن ازدواج عشقى است، که در کوچه و بازار، دخترى را ببینم و خوشم بیاید و بگویم این زن ایدهآل من است.
نابخردان گوهر پاک و با قیمت آفرینش را، از حصار عفت و عصمت، و پوشش و
حجاب، به عنوان آزادى بیرون کشیدند، و دست او را در هر برنامهاى که شهوات اقتضا کند باز گذاشتند، سپس به عنوان فرار از ازدواج عشقى او را دور انداختند، زیرا مشاهده کردند، این گوهر، قیمت و ارزش خود را از دست داده، و هر لحظه با کسى، و هر زمان در آغوش نامحرمى، و هر آن در برنامهاى خلاف عفت و ادب و مخالف وقار و انسانیت دست و پا مىزند.
خانم الزیمارى که از شعرا و نویسندگان کشور سوئد است در مقالهى مهمى در روزنامه اکسپرس دربارهى جامعه اروپا نوشته:
مردها وفا و صمیمیت را نمىدانند، با حقه بازى زنان و دختران را به زانو درمىآورند.!
باید به این خانم گفت: از زمانى که جنس زن را به لجن بىعفتى و فضاى بىبندوبارى، و بدحجابى و بىحجابى سوق دادید، و او رابه عنوان آزادى، به اسارت شهوات و تمایلات بىقید و شرط درآوردید، و مردان توانستند او را با بدنى نیمه عریان، و در طنازى و عشوهگرى در هر کجا که خواستند سهل و آسان ببینند، وفا و صمیمیت نسبت به همسر خود و خانه و خانواده را از دست دادند، و تبدیل به افرادى حقهباز و مکار و حیلهگر و کلاهبردار شدند.
عوارض بدحجابى و بىحجابى، و آزادى زن در روابط با هر که دلش بخواهد یکى دو تا نیست، و محصولات تلخ این مسئله عددى کامپیوترى است.
مردان با دیدن این مناظر دست از همسران خود کشیدند، و به قول معروف از زیربار مخارج خانه که مسئولیتى بر دوش آنان بود فرار کرده، و براى ارضاء خود روى به بازار آزاد آوردند، و جوانان بىزن، چون فرونشاندن شعله شهوت را ارزان دیدند، از تشکیل زندگى و ازدواج سر باز زده، دنبال چشم چرانى و صید ناموس مملکت رفتند، بدین گونه نظام خانواده در غرب و در مقلدان شرقى آنان از هم پاشید و اوضاعى شبیه اوضاع جنگل بوجود آمد.
خانم الزیمارى در مقاله خود اضافه مىکند: هم اکنون در سراسر سوئد دوشیزگانى زیبا هستند، که در آرزوى شوهرند، و بسیارى از آنها اجبارا با مردها دوست مىشوند.
آرى در انتظار شوهرند ولى شوهر پیدا نمىشود، چون جوانان به هر شکلى که مایل باشند به جنس زن دسترسى دارند، و خود را نیازمند به ازدواج نمىبینند، و بسیارى از مردان زندار هم از زن خود جدا شده، تا آزادانه بتوانند به تمایلات خود پاسخ دهند!!
باز خانم الزیمارى مىنویسد: من به دختران توصیه مىکنم که پیش از ازدواج با هیچ مردى ارتباط برقرار نکنند.
چه درخواست مهمى از دختران دارد، درخواستى که با وضع فعلى زن در جهان، و بىبندوبارى مرد در جامعه غربى عملى نیست، جهان اگر بخواهد به صلاح و سداد برسد، باید مقررات شرعى و فطرى و انسانى اسلام را در رابطه با زن به اجرا بگذارد، و در رأس همهى دستورات، زن را به حجاب و پوشش مناسب باز گرداند، و عفت و عصمت و وقار و حیاء او را به او برگرداند، که در غیر این صورت، راه درمانى براى این همه مفاسد خانمانسوز وجود ندارد.
ستمى که غرب به زن روا داشته، در تاریخ بشر نظیر ندارد، نیت و اراده و همت زن را به سوى عشوهگرى و طنازى، و به بیراهه کشیدن مردان، و جلوه کردن در کوچه و بازار و فساد و در شئون حیات، جهت داده.
او را تبدیل به کالاى شهوت نموده، و از وجود او براى تولید مال و ثروت، و ارضاء شهوات بهرهبردارى مىکند.
على علیهالسلام در نهجالبلاغه فرموده:
ان البهائم همها بطونها، و ان السباع همها العدوان على غیرها، و ان النساء همهن زینة الحیاة الدنیا و الفساد فیها، ان المؤمنین
مستکینون، ان المؤمنین مشفقون، ان المؤمنین خائفون(1)
همت حیوانات شکم، و همت درندگان مخاصمه و دشمنى با غیر، و همت زنان آرایش زندگى و فساد در دنیاست.
این مردان و زنان با ایمانند که تسلیم اوامر پروردگارند و اهل رأفت و مهربانى و خداترس هستند.
1) نهجالبلاغه، شرح ابن ابىالحدید، ج 9، باب 153، ص 160.