جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دو بعد انسان باید مورد توجه باشد

زمان مطالعه: 8 دقیقه

انسان به مقامى مى‏رسد که بعد از مرگ خطاب مى‏شود «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ – ارْجِعی‏ إِلى‏ رَبِّکِ «(1) بیا، بیا پیش خودم بیا در جوار من، وضعیت انسان کاملاً شبیه یک راننده است، هنگامى که پشت ماشین نشسته موظف است مراقب بنزین یا روغن ماشین باشد باید دقت کند این ماشین داغ نکند، خراب نشود و اگر یک آن غفلت کرد ماشین سقوط مى‏کند، در عین حال باید مواظب خود باشد، چرت نزند. علماى علم اخلاق مى‏گویند: این نفس اماره مثل فیل است، فیل‏بان باید مرتب مواظب فیل باشد چکش به سرفیل بزند، اگر یک آن چرتش ببرد فیل خودش را ساقط مى‏کند. او را هم ساقط مى‏کند.

بنابراین اگر انسان بخواهد سعادتمند شده و به جائى برسد باید مراقب بعد مادى باشد. البته باید توجه داشت منظور کشتن تمایلات و غرائز نیست اگر تمایلات و غرائز را بکشد از نظر اسلام حرام است لذا یکى از محرمات در اسلام، نفس‏کشى است. اینکه بعضى از مرتاضین هند یا بعضى از افراد کج‏فهم، ریاضت‏هائى مى‏کشند که براى جسم مضر است. از نظر دین مبین اسلام حرام است. باید غرائز در حدى ارضاء شوند، انسان باید مواظب جسم خودش باشد. لذا اگر جوانى مایل به ازدواج بود وظیفه پدر و مادر است به او زن بدهند حتى قرآن مى‏فرماید: اگر پدر و مادر این کار را نمى‏کنند، جامعه باید بکند.

»وَ أَنْکِحُوا الْأَیامى‏ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ«(2)

یعنى جامعه اسلامى به عزب‏ها چه دختر، چه پسر، زن بدهد باید شوهر بدهد. اول وظیفه پدر و مادر است اگر پدر و مادر این کار را انجام ندادند. وظیفه‏ى جامعه است. اگر کسى بخواهد زن نگیرد، غریزه را بکشد از نظر اسلام حرام است، اگر کسى بخواهد مواظب جسمش نباشد، گرسنگى روى گرسنگى، این از نظر اسلام درست نیست. اسلام مى‏گوید تمام غرائزت را باید ارضاء کنى. آنکه اسلام مى‏گوید بد است، این‏ها است؛ عیاش‏گرى بد است، افراط گرى بد است قرآن مى‏فرماید:

»یا بَنی‏ آدَمَ خُذُوا زینَتَکُمْ عِنْدَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَ کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا یُحِبُّ الْمُسْرِفینَ«(3)

یعنى اى انسان وقتى وارد جامعه شدى شخصیت خود را حفظ کن لباس نوت را بپوش، مرتب و منظم باش بعد هم مى‏فرماید: غریزه‏ى تمایل به غذایت را ارضاء کن «کُلُوا وَ اشْرَبُوا» هم بخور، هم بیاشام اما مواظب باش افراط گر و مسرف نباشى، عیاش نباشى – از این نظر حتماً باید این بعد ارضاء بشود اگر بعد مادى ارضاء نشود حتماً به سعادت نخواهد رسید براى شما یک روایتى نقل کنم از مرحوم فیض (ره(:

در عصر پیامبر یکى از اصحاب تصمیم گرفت زاهد بشود، دست از همه چیز کشید تصمیم گرفت که دیگر غذاى لذیذ نخورد، با زن تماس نداشته باشد، و با جامعه تماس نداشته باشد ول کرد رفت بیابان، زن عثمان بن مظعون آمد پیش عایشه، عایشه دید که این زن شوهردار هست اما متزین نیست، به قول روایات، معطله است پرسید مگر شوهر ندارى؟ گفت چرا، گفت اگر شوهر دارى چرا زینت نکردى گفت راستش این است که شوهر من با من تماس ندارد تصمیم گرفته دیگر با من تماس نگیرد، عایشه به پیامبر این جریان را خبر داد پیامبر (ص) مسجد آمد. مرحوم فیض مى‏نویسد یک طرف عبا روى زمین کشیده مى‏شد و با این تندى و عجله، پیامبر آمد مسجد و رفت منبر مردم را جمع کرد، روى پله اول ایستاد فرمود:

مردم من که پیامبر شما هستم غذاى لذیذ مى‏خورم، این غریزه‏ى تمایل

به غذا را ارضاء مى‏کنم. من که پیامبر شما هستم با زن تماس دارم غریزه جنسى را ارضاء مى‏کنم من که پیامبر شما هستم، با جامعه تماس دارم آن غریزه را ارضاء مى‏کنم»فمن رغب عن سنتى فلیس منى» هر کس از سنت من روى گردان باشد از من نیست.(4)

بنابراین مسلمان کسى است که بعد مادى را حتماً ارضاء کند. چنانچه باید بعد معنوى را ارضاء کند بعد معنوى یعنى روح، روح غذا مى‏خواهد، غذاى روح نماز است باید نماز اول وقت بخواند. روح غذا مى‏خواهد غذاى روح روزه است باید روزه‏ى مبارک رمضان را خوب بگیرد، روح، علم مى‏خواهد باید مجالس دینى را داشته باشد. روح، دیگر گرایى مى‏خواهد باید انفاق و صدقات داشته باشد. روح رابطه با خدا مى‏خواهد باید رابطه با خدا داشته باشد در حالى که مواظب روح است. باید مواظب جسم هم باشد در حالیکه مواظب جسم است باید مواظب روح هم باشد، این دو باید دوش به دوش یکدیگر جلو بروند تا اینکه، روح بتواند آن بعد مادى را مرکب قرار دهد و سوار بشود و برسد به جایى که به جز خدا نداند.

از نظر اسلام، سعادتمند به چنین کسى مى‏گویند. اگر اصالة اللذة شد غلط است یعنى دنیاى روز مى‏گوید سعادت یک انسان این است که خوب بخورد، خوب بیاشامد، خوب اطفاء شهوت بکند و بالاخره خوش باشد. اسلام مى‏گوید این غلط است این افراط گرى است این عیاش گرى است. اسلام مى‏گوید این جهنم است هم در دنیا هم در آخرت چنانکه مى‏بینیم که دنیاى غرب مخصوصاً مثل آمریکا بدین جهت الآن در لجنزار شهوت غوطه‏ور است و آن به آن انسانیت به سوى تنزل پایین مى‏رود دادش هم بلند است و کسى هم نیست به فریادش برسد. اصالة اللذه غلط است، اصالة الاقتصاد مى‏گوید سعادت انسان در پول است، سعادت انسان در رفاه و آسایش است آنهم نه براى خوردن.

همین مقدار که یک مملکتى، یک جامعه‏اى یک مرامى داراى پول باشد سعادتمند است چنانچه بسیارى از ما همین فکر را مى‏کنیم، خیال

مى‏کنیم که سعادت در پول است. خیال مى‏کنیم که سعادت در مکنت است. این هم غلط است، اسلام مى‏گوید مکنت باید باشد، اسلام مى‏گوید باید در رفاه و آسایش باشى اما این که خیال مى‏کنى سعادت در آن است این غلط است. چنانکه بعضى هم معتقد به اصالة النفس هستند وسعادت انسان را در این مى‏دانند که روحش قوى باشد ولو جسمش از بین برود، این هم از نظر اسلام معقول نیست که روح منهاى جسم قوى شود، این معقول نیست چنین شخصى مرتاض هندى از آب در مى‏آید که مثل کرم ابریشم در خود مى‏تند تا خفه شود.

پس اسلام مى‏گوید اى انسان تو 2 بعدى هستى و چون 2 بعدى هستى باید فکر هر دو بعدت باشى. ببین قرآن چه مى‏گوید مى‏فرماید: «وَ ابْتَغِ فیما آتاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا«(5)

یعنى اى انسان خداوند متعال نعمت‏هاى زیادى به تو داده، عقل سلامتى، پول، و مکنت به تو عطا کرده به واسطه‏ى این نعمت‏ها به فکر آخرتت باش یعنى به فکر روح، یعنى به فکر آن بعد معنوى. «وَ لا تَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا» اما مواظب باش دنیایت را فراموش نکنى، اگر مکنت دارى به فکر جسمت باش. اگر پول دارى چنانچه به فکر آخرتت هستى به فکر دنیایت باش، به قول امام دوم (ع) در توصیه معروفشان در واپسین لحظات عمر که معلوم مى‏شود جمله حساسى است که دم مرگ فرموده:

»کن لدنیاک کانک تعیش ابداً و کن لآخرتک کانک تموت غداً«:

براى آخرتت چنان رفتار کن مثل اینکه امشب شب اول قبرت هست اما براى دنیایت هم چنان رفتار کن که گویا تا روز قیامت در دنیا زندگى مى‏کنى، یعنى دوش به دوش در هر حالیکه به فکر آخرتت هستى به فکر دنیایت هم باش، در حالیکه به فکر دنیایت هستى به فکر آخرتت باش، در حالیکه به فکر جسمت هستى، به فکر روحت باش، در حالیکه به فکر روحت هستى به فکر جسمت باش این مى‏شود یک فرد با سعادت.

یک مقدارى هم راجع به اصل بحثمان صحبت کنم. این بحث ناقص است و فردا هم راجع به همین فصل اول صحبت مى‏کنم. لذا سعادت یک فرد

یعنى تأمین شدن 2 بعدش؛ هم بعد مادى هم بعد معنوى. اگر شما بخواهید اولادتان رستگار و سعادتمند بشود از همان اول قبل از انعقاد نطفه باید به فکر دنیا و آخرت او و به فکر جسم او و روح او هر دو باشى تا اینکه جوان شود و وارد جامعه گردد همان وقت هم به فکر دنیاى او به فکر آخرت او هر دو باشید.

معناى تربیت این نیست که فقط نماز خوانش بکنى، معناى تربیت این نیست که فقط وادارى مدرکى بگیرد براى خاطر دنیایش. یا یک کاسب خوبى شود براى خاطر دنیایش معناى تربیت این است در حالیکه باید نماز خوانش بکنى، باید مواظب باشى درسش را هم خوب بخواند. بچه‏ى 7 ساله را که مواظب نمازش هستى باید مواظب درسش هم باشى اگر نه مواظب درسش باشى، نه مواظب نمازش معلوم است «خسر الدنیا و الآخرة» است اگر مواظب درسش باشى، ولى نمازش نباشى کوتاهى کرده‏اى، اگر مواظب نمازش باشى مواظب درسش را نه باز هم کوتاهى کرده‏اى.

اسلام مى‏فرماید قبل از انعقاد نطفه، غذاى حلال بخور زیرا غذاى حرام تأثیر عجیبى در بدبختى بچه‏ات دارد. اما همین اسلام مى‏گوید قبل از انعقاد نطفه غذاى مقوى بخور براى اینکه در استخوان بندى بچه‏ات دخالت دارد. اسلام مى‏گوید وقتى بچه در شکم مادر است مادر باید مواظب باشد گناه نکند که اگر گناه کرد تأثیر مى‏گذارد روى شقاوت بچه، و در شقاوت بچه تأثیر دارد. مادر که باردار است باید مواظب باشد صداى ساز و آواز نشنود باید مراقب باشد غیبت نکند باید مواظب باشد بدنش را نامحرم نبیند و بالاخره باید مواظب باشد گناه نکند. براى اینکه گناه مادر تأثیر دارد در سرنوشت این بچه.

اما همین اسلام مى‏گوید مادر غذاى نظیف بخور براى اینکه در جسم تأثیر دارد سیب بخور، زردآلو بخور، گلابى بخور براى این که در گوشت و استخوان این بچه تأثیر دارد.

وقتى به دنیا مى‏آید دستور مى‏دهد که مادر به این بچه شیر بدهد مادر شیر توست که او را با عاطفه مى‏کند و استخوان‏بندیش را محکم مى‏کند 2 سال شیر بده و بدان بهترین غذاها براى این بچه شیر توست. اما در همین جا مى‏گوید مواظب باش یک دفعه این شیر توأم با گناه نباشد. حتى دستور

مى‏دهد مادر وقتى که بچه‏ات را مى‏خواهى شیر بدهى اول وضو بگیر بعد شیر بده، حتى اگر حائض هستى باز هم وضو بگیر بعد به این بچه شیر بده، به پدر مى‏گوید، پدر مواظب باش اگر خداى نکرده از راه حرام شیر و غذا تهیه شده و این مادر خورد و این شیر از غذاى حرام شد در شقاوت این بچه تأثیر دارد و در این باره بعداً مفصل صحبت مى‏کنم، اسلام مى‏گوید وقتى بچه مدرسه مى‏خواهد برود، مواظب درسش باید باشى مواظب دینش باید باشى مى‏گوید مواظب خوراکش باش، این بچه وقتى مدرسه مى‏رود مواظب باش یک چیزى ببرد یک دفعه چشمش به دست بچه‏هاى مردم نباشد، اما همین اسلام مى‏گوید مواظب باش این بچه 7 ساله تو با که رفت و آمد مى‏کند. مواظب باش یک وقت بچه نااهلى، یک بچه دروغ‏گویى، یک بچه شیطانى با بچه شما ننشیند، همان روزهاى اول بچه‏ات را شیطان مى‏کند، بچه‏ات را دروغ‏گو مى کند، بچه‏ات را منحرف مى‏کند تا کم‏کم بچه بزرگ شود، وقتى بزرگ شد مى‏گوید: انسان مسلمان دخترت را وقتى تمایل به ازدواج پیدا کرد شوهر بده خرافات را کنار بگذار جهیزیه‏هاى چشم و هم چشمى را از بین ببر، این مهریه‏هاى غلط را از بین ببر که انشاءالله بعد درباره‏اش صحبت خواهم کرد. این مهریه‏هاى پابند را از بین ببر، این زنجیرها را یکى پس از دیگرى پاره کن، دخترت وقتى که تمایل پیدا کرد به شوهر، فوراً او را شوهر بده.

پیامبر اکرم (ص) روى منبر به مسلمانها مى‏فرمود: مسلمان‏ها، دختر مثل میوه درخت است وقتى میوه رسید باید این میوه را چید والا میوه‏ى رسیده‏ى به درخت در اثر آفتاب خراب مى‏شود. والا تکن فتنة و فساد کبیر.(6) فردى بلند شد و گفت یا رسول الله! به که شوهرش بدهم پیامبر فرمود: به کفوش، یک کس دیگرى بلند شد گفت یا رسول الله! کفوش کیست؟ پیامبر سه مرتبه فرمود: المؤمنون بعضهم اکفاء بعض.(7) مسلمان کفو مسلمان است خرافات باید کنار برود، مى‏گویند باید شوهرش بدهید اما مى‏گوید باید شوهرش بدهى حتماً باید جهیزیه هم به او بدهى من نمى‏گویم جهیزیه به او نده، مى‏گویم بده، باید

بدهى، مى‏گویم افراط گرى نکن، مى‏گویم چشم و هم چشمى نکن این چشم و هم چشمى‏ها که رسیده به اینجا پدر بدبخت وقتى که فکر سیسمونیش را مى‏کند فرار از ازدواج مى‏کند چه رسد به جهیزیه‏اش وقتى مادر فکر آن سیسمونیش را مى‏کند غش مى‏کند، چه رسد بر سر آن جهیزیه با آن چشم و هم چشمى. اسلام مى‏گوید که این خرافات است.

اما جهیزیه باید حتماً بدهى به اندازه‏ى احتیاج دختر بده. جهیزیه باید داد حتى در مهریه‏اش هم من مخالف هستم و موافق نیستم که انقلاب‏گرى در بیاوریم و با پنج سکه تمام بشود و بعد هم به دردسرهاى عجیبى بیفتد. دختر مهریه مى‏خواهد به حد متوسط آنکه غلط است، افراط گرى است. و اما اینکه دخترش را بدهد با یک جلد کلام الله مجید، خیلى بالا برود با یک دوره المیزان این را هم من موافق نیستم. این هم مى‏بینم چه دردسرهایى درست مى‏کند اسلام مى‏گوید: مسلمان، حد وسط را از بین نبر در هر چیزى، در خوردن و آشامیدن حد وسط، در عبادت حد وسط، در کارهاى اجتماعى حد وسط، در هر چیزى حد وسط، در جهازیه حد وسط و همچنین در مهریه حد وسط، اسلام مى‏گوید در عین حال مواظب باش که دخترت را به که شوهر مى‏دهى مواظب باش اگر یک شوهر پست داشته باشد مقام داشته باشد، خیلى تمکن داشته باشد، اما نماز نخواند، نسبت را قطع کردى. اسلام مى‏گوید مواظب باش نسبت را قطع نکنى یعنى مواظب روح این دختر باش. مى‏گوید: مواظب باش دختر را از که مى‏گیرى، اگر از نظر مادیات وضع پدر این دختر خیلى خوب است اما نماز نمى‏خواند، اما معاشرتش خوب نیست اما مسلمانیش لنگ است این دختر را نگیر اگر بگیرى جز دردسر و جز فتنه براى تو چیزى ندارد. خلاصه بحث امروز چه شد اینکه سعادتى که ما براى خودمان و براى بچه‏مان مى‏خواهیم این است که باید مواظب روح خود و بچه و مواظب جسم خود و بچه هر دو باشیم.

دین اسلام دین فطرت است، فطرت ما مى‏گوید در حالى که مواظب جسمت هستى مواظب روحت باش در حالیکه مواظبت روحت هستى، مواظب جسمت باش، اسلام مى‏گوید در حالیکه مواظب جسم بچه‏ات هستى، به فکر

دنیاى بچه‏ات هستى، به فکر آخرتش هم باش، در حالیکه به فکر آخرت بچه‏ات هستى به فکر دنیایش باش.


1) فجر – 27.

2) نور – 32.

3) اعراف – 31.

4) بحار، جلد 3، صفحه 320.

5) قصص – 77.

6) بحار، جلد 103، صفحه 372.

7) سفینه، جلد 2، ص 610.