بعضی بچه ها کاملا منزوی و گوشه گیرند و یک یا دو دوست بیشتر ندارند. بعکس بچه های اجتماعی تنها در حضور حلقه ای از دوستان و آشنایان شاد و با نشاط هستند. آنان به شدت مایلند با دیگران باشند و در صورت عدم مصاحبت و معاشرت احساس کمبود و ناتوانی می کنند.
آلیس، هفت ساله، می گوید: «وقتی در زمین بازی تنها هستم، گویی همه به من خیره شده اند. خود را غریب و بی یار و درمانده حس می کنم.«
مارک، هشت ساله، می گوید: «بچه های دیگر به این سو و آن سو می دوند، فریاد می کشند و بازی می کنند؛ اما من فقط آنان را تماشا می کنم. این وضعیت ناراحت و غمگینم می کند.«
بچه های گوشه گیر تصویری منفی از خود بر ذهن دارند. آنان طبقه
اجتماعی شان را پایین تلقی می کنند و خود را با طیف گسترده ای از مسایل روبه رو می یابند. بعلاوه نسبت به بچه های دیگر شاد و با نشاط نیستند و خود را از آنچه به واقع هستند کمروتر، گوشه گیرتر و کم جاذبه تر توصیف می کنند.
گر چه ما نمی توانیم در زمین بازی در کنار فرزندمان باشیم؛ اما می توانیم مهارتهایش را برای عبور از موانع دشوار اجتماعی بسط و توسعه دهیم. در واقع همان گونه که او را در کسب مهارت برای دوچرخه سواری کمک می کنیم، می توانیم در تقویت و توسعه ی مهارتهای ارتباطات و مناسبات اجتماعی به یاریش بشتابیم.
به هر حال توانایی برای حل و فصل مسایل، مذاکره درباره ی موانع و غلبه بر آن ها و فعالیت های برانگیخته از امید و اشتیاق در شکل گیری اعتماد به نفس بچه ها از عوامل عمده و کلیدی محسوب می شوند. همه ی این توانایی ها برای دنیای اجتماعی بچه اهمیت به سزایی دارد.