گفته اند که اگر کسی را دیدی صبح از خانه بیرون آمده و می گوید: «ما عند الله خیر وابقی«، بدان که در همسایگی اش میهمانی بوده و او را دعوت نکرده اند و اگر جمعی را ببینی که از نزد قاضی بیرون می آیند و می گویند: «ما شهدنا الا بما علمنا«، بدان که قاضی شهادتشان را نپذیرفته است و اگر بینی مردی فردای زفاف می گوید: «الصلاح خیر من کل شی«، بدان که عروش زشت است و اگر کسی را بینی از نزد والی بیرون آمده و می گوید: «یدالله فوق ایدیهم» بدان که سیلی خورده است. . . !(1)
و اما بعد. . . یکی از مکانیزم های دفاعی در کاهش اضطراب و پیشگیری از خود شکنی و خود باختگی دست یازدین به توجیه های بیرونی و نسبت دادن تمامی تقصیر ها و کوتاهی ها و عیب ها به دیگری و دیگران است.
این مکانیزم هر چند در شرایط طبیعی و به میزان متعادل آن برای تأمین بهداشت روانی و جلوگیری از احساس شکست و حقارت، ساز و کاری مناسب و سازنده برای افراد محسوب می گردد اما به شکل افراطی از آن استفاده شود و افراد در همه ی احوال و در همه ی موارد به این ابزار متکی شوند باعث می شود که از تحلیل و تبیین واقع بینانه حوادث و رویدادهای زندگی به انحراف روند و در شبکه ای از توهمات و موهمات گرفتار آیند. حکایت فوق نمادی گویا و نیش دار از این پدیده روان شناختی است که حتی در بکارگیری مقدس ترین توجیهات آنهم در قالب آیات قرآنی برای رفع اتهام از خود کوتاه نیامده است.
1) بهار نیکان، گردش در ربیع الابرار زمخشری، علیرضا ذکاوتی قراگزلو، نشر دانش، سال سیزدهم، شماره ی سوم، ص 6.