»ما أَصابَکَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِک»
»نساء / 79«
انسان موجودى مرکب از عقل و قلب و نفس و جسم است.
براى هر یک از نواحى وجود انسان خوبیها و بدیهائى وجود دارد، همهى خوبیها از جانب حق، و تمام بدیها سرچشمهاش خود انسان است.
از جانب وجود مقدسى که در قرآن مجید به اوصافى چون رحیم، رحمن، رب، ودود، غفور، کریم، لطیف، رؤوف، بارى، مصور، قدوس، عزیز، یاد شده جز خیر و خوبى و رحمت و برکت صادر نمىشود.
جهل و حقد و حسد و کینه و کمظرفیتى، و حرص و طمع، و سستى و تنبلى، غیر از بدى و شر و خسارت و زیان محصولى ندارد.
معرفت و دانش، بصیرت و بینش، حداقل به اندازهاى که چرخ زندگى را بگرداند، و حیات باطنى و ظاهرى را غرق نور و روشنائى کند، و امور زن و فرزند را اداره نماید، و دیدى صحیح نسبت به هستى و عالم وجود، به انسان بدهد، کسبش براى انسان از جهتى واجب عینى و از جهت دیگر واجب کفائى است.
تحصیل مسائل اصولى مانند معرفت به حق، علم به قیامت، شناخت نبوت و
ولایت، امرى ضرورى و واجب عینى است، کسب مسائل فقهى، و علوم مادى در حد نیاز واجب کفائى است.
علم و دانش، معرفت و بینش، لقمه لذیذ، و خیر و خوبى پر قدرتى است که حضرت حق همراه و با توفیق لازم براى رشد و کمال عقل و قوه درک انسان قرار داده است.
عقل که خود خیرى از جانب حق است، وقتى با خیر دیگر که توفیق و معرفت است رفاقت کند، دریائى از نور در باطن وجود، بوجود مىآید که این نورانیت و صفا، قسمتى از امنیت باطن را تأمین مىکند، و این امنیت بطور طبیعى از جانب انسان به زن و بچه سرایت مىنماید، و آنها هم در جنب انسان از نعمت آرامش باطن برخوردار مىگردند، و در نتیجه فضاى زندگى به نور آرامش تا حدى منور مىگردد.
دانش دین به اندازهاى که واجب عینى است، و دانش فقه یعنى آگاهى به حلال و حرام، و دانش مادى به مقدارى که لازم است، در درجه اول براى سرپرست خانواده، که اداره امور زندگى به دست اوست ضرورى است، و در مرحلهى بعد در سایه مرد خانه که تحقق قسمتى از زمینههاى لازم به عهده اوست، براى زن و فرزند، تا در مملکت کوچک خانه ملتى با معرفت و یا بینش و با بصیرت، و آگاه و بیدار در کنار هم زندگى کنند، و از شر و جهل و زیان و بىسوادى، و خسارت نفهمى در امان باشند.
آرى معرفت به اندازه سعه وجودیش امنیت ایجاد مىکند، و جهل و بىسوادى زیان و خسارت.