سخن از عواطف است، یعنی همان امری که گرم کننده زندگی و وجود آن هم چون روغنی در لای چرخهای ماشین خانواده و جامعه و عاملی برای جلوگیری از اصطکاک هاست. عدم آن و یا محدودیت آن در محیط خانوادگی زمینه را برای نابسامانی آن فراهم می آورد. این بخش را در پنج فصل مطرح می کنیم:
فصلی در مورد کمبودها و نارسائی در محبت است و جلوه هائی که این امر در محیط خانواده می تواند داشته باشد و عوارض ناشی آن در بعد جسمی، روانی، عاطفی، اجتماعی، رفتار و اخلاق و تحصیل کودک. در این بحث در ارزش محبت مادرانه و شیوه های اعلام آن سخن به میان
می آید وعوارض احساس محرومیت نیز مطرح خواهد شد.
فصلی دیگر در مورد افراط در محبت است و جلوه ها و علل آن و هم بیان عوارض این افراط در جهات گوناگون و ضرورت خودداری از افراط توسط والدین و موضعی که کودک در قبال آن اتخاذ خواهد کرد.
در فصل سوم این بخش از مسأله تبعیض و جلوه های آن وهم از عوارض و آثاری که در جنبه های مختلف حیات برای آدمی پدید می آید بحث می کنیم. سپس از ضرورت پرهیز والدین از تبعیض سخن گفته و دیدگاه اسلامی را در این رابطه مطرح خواهیم ساخت. فصل دیگر آن در مورد طردها در خانواده و از محیط زندگی است. پس از بیان نیاز کودکان به مقبولیت از جلوه های طرف کودکان و علل آن بحث کرده، از عوارض و آثار آن و از تلاشهائی که کودک برای پذیرش به عمل خواهد آورد سخن خواهیم گفت. و بالاخره فصل آخر این بخش در مورد سردی در محیط خانواده و نیاز کودک به مناسبات گرم و صمیمانه است. از علل سردی کانون و از عوارض آن بحث به میان آورده و وظیفه مادران را در این رابطه مطرح خواهیم ساخت.