خانواده می تواند عامل سازندگی جسمی، روانی، عاطفی، ذهنی و. . . . کودک باشد یا عامل ویرانی و نابودی آن. می تواند شرافت و سلامت ایجاد کند یا انحراف و اختلال. تأثیر مستقیم آن در رشد و نمو قوای مادی یا معنوی کودک امری است که آن را نمی توان به سادگی منکر شد.
خانواده در تهذیب اخلاق و جهت دادن افراد به سوی انسانیت و پرورش و تکوین شخصیت آنان می تواند نقشی فوق العاده ایفا کند و خطوط اصلی و اساسی رفتار آنان را پدید آورد. آنها را در برابر مسائل و امور به مقاومت واداشته و یا به تسلیم وادار نماید. موجب حفظ سلامت اعصاب و روان او شده و یا سبب پیدایش اغتشاشات و اختلالات عصبی و حتی بیماری روانی او گردد.
اعتبار اخلاقی و فرهنگی خانواده در توانائی تربیت کودکان و پروردن آنها
از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و در صورت انجام وظیفه، خانواده می تواند کانون کار و عبادت، مرکز تربیت، و کانون ایجاد تعالی و رشد باشد. کودک درس زندگی و انسانیت را در خانواده می آموزد و والدین از این بابت می توانند هم چون کارگزاران الهی در خدمت کودک باشند.