این همه تلاشها و کوشش ها برای حفظ امنیت خانواده تنها برای خود زن و شوهر نیست که برای کودکان هر هدف و مقصدی تعقیب می شود. خانواده مدرسه عشق است، مرکز محبت است. مادر رکن اصلی تربیت و مربی و سازنده عظیم این مدرسه است و پدر عامل اجرای ضابطه و قاعده برای کودک.
کودک چنین مرکزی را پناهگاه خویش می شناسد و شادی و نشاط خود را در چنین محیطی تأمین شده می یابد. چنین احساس ضروری رشد اوست و این رشد در همه جوانب و ابعاد حیات او قابل ذکر و بررسی است.
خطر به هنگامی است که کودک سلامت و امنیت و پناهگاه خود را در معرض ویرانی ببیند و آن زمانی است که درگیری و نزاعی در خانه پدید آید و با زمزمه متارکه و جدائی و طلاق بگوش کودک بخورد. تصویر اینکه در چنین وضع و حالتی کودک در چه موقعیت و شرایطی قرار می گیرد برای ما غیرممکن است فقط می توان گفت او نخواهد توانست خویشتن را سرپا نگهدارد و یا برای خویش سعادت و حیاتی را امیدوار باشد. حال بر اثر چنین وضعی چه بدبختی ها و مفاسدی دامنگیر او شده و او در معرض چه نابسامانی هائی قرار خواهد گرفت خود عنوان بحث دیگری است.