جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حدیثى عجیب از شب معراج در رابطه با زنان

زمان مطالعه: 3 دقیقه

حضرت عبدالعظیم حسنى که از اعاظم علماى طایفه حقه، و از رجال بزرگ شیعه، و از روایان معتبر اسلامى است، و به فرموده حضرت هادى علیه‏السلام ثواب زیارتش همانند ثواب زیارت حضرت حسین علیه‏السلام است، از حضرت جواد، و حضرت جواد از پدران معصومش از امیرالمؤمنین نقل مى‏کند که حضرت فرمود من و فاطمه زهرا نزد پیامبر رفتیم، و او را در گریه شدید دیدیم، عرضه داشتم پدر و مادرم به فدایت سبب گریه شما چیست؟

فرمود، شبى که مرا به معراج بردند زنانى از زنان امتم را در عذاب شدید دیدم، از دیدن عذاب شدید آنان به گریه افتادم.

زنى را دیدم که وى را با موى جلوى سر به دیوار جهنم آویخته بودند، و مغزش از شدت عذاب مى‏جوشید.

زنى را دیدم که با زبانش به دیوار جهنم وصل بود، و از داغ‏ترین و بدبوترین ماده جهنم در دهان و حلقش مى‏ریختند.

زنى را دیدم که او را با سینه‏اش به دیوار جهنم چسبانده بودند.

زنى را دیدم که با دو پایش در جهنم آویزان بود.

زنى را دیدم که گوشت بدن خودش را مى‏خورد و آتش را زیر گوشتهایش بیرون مى‏زد.

زنى را دیدم که دست و پایش را بسته بودند، و تعداد زیادى مار و عقرب به او حمله کرده، اما چون دست و پایش آزاد نبود نمى‏توانست فرار کند و هیچ گونه قدرتى براى دفاع از خود نداشت.

زنى را دیدم که کور و کر و لال بود، او را در یک تابوت پر از آتش گذاشته بودند، و از تمام بدنش گوشت و پوست همانند آدم گرفتار جذام تکه‏تکه مى‏ریخت.

زنى را دیدم که صورت و بدنش آتش گرفته، و او را وادار مى‏کردند هر چه در شکم دارد با پنجه‏هایش بیرون آورده بخورد.

زنى را دیدم که سرش سر خوک و بدنش بدن خر، و دچار یک میلیون رشته عذاب بود.

زنى را دیدم صورتش همانند سگ، آتش از پشتش وارد و از دهانش خارج مى‏شد، ملائکه‏ى عذاب سر و بدنش را با ابراز جهنم مى‏کوبیدند.

حضرت زهرا علیهاالسلام عرضه داشت محبوب من، و نور چشمم به من خبر بده عمل و روش آنان در دنیا چه بوده که باید دچار چنین عذابهاى شدید و سختى شوند.

حضرت فرمود: آن زنى که به موى سر به دیوار جهنم بسته بود زنى است که موى جلوى سر خود را از نامحرم حفظ نمى‏کرد.

زنى که با زبان به دیوار جهنم وصل بود زنى است که شوهرش از نیش زبان او امان نداشت.

زنى که به دو سینه‏اش به دیوار جهنم چسبانده شده بود، زنى است که در مسئله‏ى جنسى از شوهر خود تمکین نمى‏کرد، و او را براى ارضاء این غریزه طبیعى راه نمى‏داد.

زنى که با دو پایش در جهنم آویزان بود، زنى است که بدون اجازه شوهرش هر کجا مى‏خواست مى‏رفت.

زنى که گوشت بدن خودش را مى‏خورد و آتش از زیر گوشتها بیرون مى‏زد، زنى است که براى غیر شوهر آرایش مى‏کرد، و آرایش خود را در معرض دید مردان نامحرم قرار مى‏داد.

زنى که دست و پایش را بسته، و در معرض حمله مار و عقرب بود، زنى است که نماز را سبک مى‏شمرد، و از نجاست و جنابت و حیض تطهیر و غسل نمى‏کرد.

زنى که کر و کور لال بود زنى است که با غیر شوهر همبستر شده بود و اولاد آورده، ولى فرزند را به گردن شوهر خود انداخته بود.

زنى که با قیچى آتشین گوشت او را مى‏بریدند، زنى است که خود را در اختیار مردان بیگانه مى‏گذاشت.

زنى که صورت و بدنش آتش گرفته، و او را وادار مى‏کردند و هر چه در شکم دارد بخورد زنى است که واسطه‏ى فحشا و منکرات بود، و زنان را براى شهوترانى در اختیار مردان مى‏گذاشت.

زنى که سرش سر خوک و بدنش بند خر و دچار یک میلیون رشته عذاب بود، زنى است که دو به هم زنى مى‏کرده و در دروغگوئى و کذب غرق بوده.

زنى که همانند سگ بود و آتش از پشتش وارد و از دهانش خارج مى‏شد زنى بود خواننده‏ى مجالس عیش و عشرت و آلوده به بیمارى حسادت!(1)

در هر صورت زن بنا بر منطق وحى مى‏تواند به اعلا درجات و مقامات معنویه برسد و مریم گونه شود، و در صورت بى‏توجهى به آئین حق و شخصیت انسانى خود راه به اسفل درکات برده و از بهائم پست‏تر مى‏گردد، دو مرحله‏اى که براى تمام مردان مقرر است.


1) بحار، چاپ دوم، مؤسسه‏ الوفاء، ج 100، ص 245.