آری در برخی از کودکان ممکن است مرگ یک زمینه انفعالی و یک حالت تسلیم ایجاد کند. حساسیت های مفرط ناشی از مرگ والدین آنها را گوشه گیر کرده و در تمایل برای پرهیز از معاشرت ها وامی دارد. اینان در برابر مرگ در مواردی دچار ترس، یأس، احساس نابسامانی می شوند. درجه این ترس و نابسامانی بحدی است که حتی می ترسد با دیگران بجوشد یا در مدرسه ورزش کند.
گاهی کودک پدر یا مادر را از دست داده به آن دیگری دل می بندد ولی پس از مدتی احساس می کند فرد از دست رفته برای او فردی گرانقدر و پرارزش بوده و یا آن دیگری نمی تواند برای او چیزی بیافریند در نتیجه دچار نوعی احساس سرخوردگی و حالت تسلیم است.
ناگزیر یا به جریان موجود تن در میدهد و یا سعی دارد به دنبال دوستان برود و خلاء موجود را برای زندگی خود پر کند. این حالت اگر برای چند صباحی و حتی یکی دو هفته باشد چندان مسأله ساز نیست خطر بهنگامی است که آن امری ریشه دار و عمیق بوده و زمینه ساز بسیاری از اختلالات و نابسامانیهای روانی باشد که در آن صورت جدا باید اندیشید و برای آن تصمیم گرفت.