علاوه بر عواملی که قبلا ذکر شد، باید بدانیم که پدر هم در این نظام تربیتی جایگاه ویژه ای دارد. چرا که در نظر کودک، پدر، سمبل «قدرت و شخصیت و حلال مشکلات و پیروز میدان تلاش و مبارزه و ناخدای کشتی حیات خانواده» است. باید امیدآفرین، محرک و نیروبخش باشد. لذا هر قدر فشار زندگی بر دوش او وارد شود، نباید کمر خمیده ی خود را به فرزندان ارایه دهد و شکوه و ناله کند. زیرا؛ در فرزند تولید یأس، نگرانی و ناراحتی می کند و او را نسبت به هدف زندگی، بی اعتماد و بی باور می سازد. مضافا این که، پدر از دید فرزند، حاکمیت خود را از دست می دهد و کودک نسبت به او نمی تواند احترام بگذارد و ایمان داشته باشد و این خود، خطر بزرگی برای زندگی خانواده و روح کودک و سبب نابسامانی فراوان او خواهد شد. حال اگر پدر، علاوه بر داشتن امتیازات یاد شده، باطنا هم، مهربان باشد و بتواند آن را برای فرزند، قابل لمس گرداند، همین «مهر پدری» ارزش آموزشی زیادی خواهد داشت. لذا باید توجه کرد که پدران خوب ولی غیرعالم، فرزندان خوبی دارند ولی پدران عالم، فرزندان بدی دارند و علت آن است که در گروه اول، «وجود پدر» حرف میزند و درس می دهد و در گروه دوم، فقط «زبان پدر» تعلیم می نماید. در حالی که، همیشه «وجود والدین» برای فرزند، گویایی و سازندگی دارد نه حرفشان، و چه نیکو است توصیه های اسلام به والدین:
1- نام خوب بر فرزندانتان بگذارید (معلوم است که بر روی کودکان اثر تلقینی و سازندگی دارد(.
2- فرزند را ارج نهاده و احترامش کنید.
3- از خطای او درگذرید و راهنماییش کنید.
4- او را در امور مخصوص زندگی، مددیار باشید.
5- حقوقی برای فرزند قایل شده و کاملا حفظ و رعایت کنید.
6- به او فنون شنا، تیراندازی و سواری بیاموزید.
7- به وعده ای که به او می دهید، پایبند باشید.
8- در محبت کردن بین فرزندان، فرقی قایل نشوید.