باید بپذیریم که بخشى از دلیل ما براى سهیم شدن فرزندانمان، با دیگران این است که نمىخواهیم در نظر آنان خودخواه جلوه کنند. ولى در این مورد محدودیتهایى را که سن کودکان ایجاب مىکند، باید به خاطر داشته باشیم. رسیدن به از خودگذشتگى به پیشرفت آرام و تدریجى توانایىهاى شناختى کودک بستگى زیادى دارد که اجازه مىدهد احساسات و نیازهاى دیگران را درک کند. کودکان خردسال براى سهیم کردن دیگران در اموال خود آمادگى ندارند؛ زیرا به راستى نمىتوانند خود را به جاى دیگرى بگذارند. دست یافتن به توانایى دیدن دنیا از چشم دیگرى، به زمانى طولانى نیاز دارد که تا بزرگسالى ادامه مىیابد.
به زمانى که کودک در گهواره است برگردید؛ او «همه چیز» از جمله پدر و مادر را متعلق به خود مىداند. در واقع، نوزاد حتى پدر و مادر را از خود جدا نمىداند. نقطهى عطف بزرگ و رو به رشد زمانى فرامىرسد که کودک مىتواند مادر را موجودى مستقل از خود بشناسد.
کودکان چون نمىتوانند دیدگاه کسى به جز خود را به درستى درک کنند، طبیعى است که خودخواه باشند. آنان همه چیز را مىخواهند و هم اکنون هم مىخواهند. و این تنها ویژهى دختر یا پسر کوچولوى شما
نیست، بلکه میلیونها کودک نوپاى دیگر در سراسر کرهى زمین به همین گونه رفتار مىکنند. بخشى از وظیفهى ما پدر و مادرها است که به تدریج خودپسند نبودن را به آنان آموزش دهیم.
بهتر است در ابتدا با سهیم شدنى آغاز کنید که به فداکارى شخصى نیاز ندارد. شما مىتوانید آشنایى کودک را با این فرایند از زمانى که خیلى کوچک است آغاز کنید: با تقسیم چیزى به چند قسمت و تأکید بر کلمات کلیدى مشخص و معرفى مفهوم شراکت. «ما این هویجها را قسمت مىکنیم، چند تا مال تو، چند تا مال من.» یا: «یک شیرینى مال تو، یک شیرینى مال بابا، یکى هم مال من.» بچهها به تدریج که بزرگتر مىشوند، راههاى پیشرفتهترى را در سهیم شدن مىآموزند: تعارف کردن به مهمانشان پیش از آنکه سهم خود را بردارند، یا انتظار کشیدن تا وقتى که نوبت به آنان برسد.
کودکان خردسال زندگى اجتماعى را با بازى کردن در کنار یکدیگر آغاز مىکنند، شرکت در آن چیزى که روان شناسان «بازى در کنار هم» مىنامند. در این بازى، بچهها از حضور یکدیگر لذت مىبرند و به همدیگر توجه دارند؛ ولى با هم زیاد کارى ندارند. آنان، در سنین حدود دو و نیم مىتوانند بازى واقعى با یکدیگر را شروع کنند. این مرحله در پیشرفت اجتماعى کودک مرحلهاى مهم به حساب مىآید. در این زمان کودک آماده است گامهاى اولیه را در زمینهى شراکت بردارد.
تامس که دو و نیم سال دارد، با چند کامیون بارى چوبى سرگرم بازى است. دیوید که همسن اوست، به وى نزدیک مىشود و یکى از آنها را برمىدارد. تامس بىدرنگ کامیون را از او مىگیرد. به طور معمول، در چنین وقتهایى یکى از بزرگترها دخالت و اصرار مىکند که کودک اسباب بازى خود را به کودک دیگر بدهد؛ ولى بهتر این است که به کودکان اجازه دهیم خودشان تصمیم بگیرند.
اگر تامس سهیم شدن اسباب بازى را با دیوید رد کند، براى مدت طولانى از داشتن همبازى محروم خواهد بود و اگر مدتى تنها بماند، خواهد فهمید که داشتن همبازى یکى از مزایاى سهیم شدن اسباب بازى با دیگرى است. در این لحظه ما مىتوانیم به تامس بگوییم که دیوید مایل است با او بازى کند؛ اما اگر او این دعوت را نپذیرد، نباید در آن اصرار بورزیم. ما مىتوانیم به دیوید بگوییم که شاید تامس مىخواهد بعدا با او بازى کند و کمک کنیم او با اسباب بازى دیگرى سرگرم شود. ما، در عین حال که مىخواهیم کودکان آنچه دارند با دیگران سهیم شوند، مایلیم به حق آنان در انتخاب و انجام دادن کارهایى که نامربوط به آنان است نیز احترام بگذاریم و مىخواهیم وقتى تصمیمى گرفته مىشود، از آن خود آنان باشد.
کنجکاوى طبیعى کودک معمولا در این فرایند نقشى مهم بازى مىکند. دیوید، پس از آنکه تامس او را به بازى نمىگیرد با اسباب بازى
دیگرى که از یک قایق چوبى و حیوانات رنگى زیبا تشکیل شده است، شروع به بازى مىکند. تامس به دیوید نگاهى مىاندازد، حیوانات خیلى جذاباند و به نظر مىرسد دیوید از بازى با آنها خیلى لذت مىبرد. تامس با علاقهاى که هر دم بیشتر مىشود، همچنان به دیوید نگاه مىکند. سرانجام، در حالى که چند تا از کامیونها را در دست دارد، به او نزدیک مىشود و یکى از آنها را به دیوید مىدهد تا بر روى کشتى بگذارد. دیوید، در مقابل، دو گورخر به او مىدهد که در کامیون قرار دهد. بچهها کم کم مىفهمند که بازى کردن با یکدیگر مىتواند از تنها بازى کردن لذت بخشتر باشد.
ما امیدواریم به تدریج که بچهها بزرگتر مىشوند تمایل خود انگیختهاى به سهیم شدن با دیگران در آنان رشد یابد. با این حال، در این مورد همیشه نمىتوانیم به حسن نیت آنان امید داشته باشیم. براى ایجاد گرایش به سهیم شدن، لازم است این احساس براى کودک درک کردنى باشد و نیز احساس زیان به او دست ندهد. ما مىتوانیم کمک کنیم موقعیتهایى فراهم شود که گویى شراکت سهیم شدن موقعیتى براى پیروزى است.
در بعد از ظهرى، اندى چهار ساله براى بازى به دیدن بهترین دوستش جف رفته است. جف، در اتاقى پر از اسباب بازى، یک ورق کاغذ سفید بر روى سه پایهى نقاشى مىگذارد. اندى به او نزدیک مىشود و
مىگوید: «منم مىخوام نقاشى کنم.» جف، در واکنش اولیه، قلم مو را به تندى از دست او مىگیرد. مادر جف، با مشاهدهى آغاز مجادلهاى احتمالى، به سرعت چند قلم موى دیگر و نیز یک کاغذ بزرگ نقاشى براى آنان مىآورد و مىگوید: «بیایید بچهها، چطوره که با هم یک نقاشى بکشین؟» پسرها خوشحالاند؛ زیرا سهیم شدن براى آنان به معناى به دست آوردن چیزهاى بیشتر است – قلم موى بیشتر، کاغذ بزرگتر، نقاشى بیشتر. مادر جف سهیم شدن را براى آنان آسانتر مىسازد.
بیشتر بچهها، خیلى پیش از آنکه وارد کودکستان شوند، مفهوم مالکیت و شراکت را مىآموزند. بچهها، در این سن، مىتوانند تفاوت میان مالکیت، استفاده و قرض دادن اشیا را درک کنند. آنان مىدانند چه چیزى مال آنان است و چه چیزى به دیگران تعلق دارد. آنان همچنین مىفهمند بعضى چیزها براى استفادهى همه است. با این حال، فریادهاى پر تب و تاب «مال من، مال من!«، «نه اون مال منه!» «نه اون مال منه!» فضاى محیطى را که کودکان نوپا در آن به بازى مشغولاند، پر مىکند. یکى از چیزهاى مهمى که کودکان در سالهاى پیش از مدرسه مىآموزند این است که چگونه و چه وقت با دیگران سهیم شوند.
البته، لازم است بدانیم که بعضى چیزها – مانند عروسک یا خرس عروسکى یا پتویى مخصوص – مىتواند براى کودک جایگاه ویژهاى داشته باشد – آنها گرمى، آرامش، عشق و امنیت مىدهند. بچهها، وقتى
همراه وسایل مخصوص خود هستند، به خاطر وابستگى عمیق به آنها، خود را در آغوش مادر احساس مىکنند. اعضاى خانواده باید به این وسایل احترام بگذارند و از کودکان نخواهند گنجینههاى خود را با کسى سهیم شوند. این وسایل، به عنوان رفتارى تنبیهى، هرگز نباید از کودکان دور شوند یا مورد تمسخر قرار گیرند. چنانچه این اشیاى با ارزش به وسیلهى یکى از خواهر و برادرها یا دوستى مورد آسیب یا خطر خراب شدن و از بین رفتن قرار گیرد، نباید کودک را براى رها ساختن آن زیر فشار قرار داد. ما مىتوانیم به گیرنده توضیح دهیم که بعضى چیزها را نمىتوان شریک شد و او باید براى بازى کردن چیز دیگرى پیدا کند.
و به خاطر داشته باشید، «پتوهاى» کهنه نباید دور انداخته شوند – آنها را باید شست و تمیز نگاه داشت. (بعضى از این گنجینهها به دانشگاه خواهند رفت – و نیز فراتر از آن!)