تواضع حالتى اخلاقى، انسانى و اسلامى است، تواضع و فروتنى میوه شیرین خودشناسى، و عرفان به موقعیت خویش است.
انسانى که خود را بنده خدا مىداند، و تمام نعمتهائى که از آن بهرهمند است از خدا مىداند، و همه را بهتر از خود به حساب مىآورد، و خلق را بندگان حق مىشمارد، و به حقیقت براى خود در این پهن دشت هستى چیزى قائل نیست، غرق در فروتنى و تواضع است.
مردى که زن را بنده خدا مىداند، فرزندانش را مملوک حق مىبیند، خود را خادم آنان به حساب مىآورد، زن و بچه را امانت حق در دست خود مىنگرد، غیر فروتنى و تواضع نسبت به آنان ندارد.
زن وقتى غرور و کبر نداشته باشد، در مقابل شهر حسب و نسبت و موقعیت خانوادگى خود را به حساب نیاورد، و علم و دانشش را چیزى نبیند، مدرک را موجب سرافرازى حقیقى نگردد، البته نسبت به شوهر و اهل خانه فروتن و متواضع است. فرزندان عاقل نسبت به پدر و مادر غیر کرنش و فروتنى، و خضوع و تواضع برنامهاى ندارند.
تواضع عزت و شرف، و بزرگى و کرامت مىدهد، تواضع سربلندى و سرفرازى مىآورد، تواضع خانه را گرم و با حال و با صفا نگه مىدارد، تواضع جلب محبت مىکند، پیوند خانوادگى را محکم مىکند.
متکبر باید بداند احدى، حتى زن و بچه خریدار تکبر نیستند، و روح آنان کبر را دفع و متکبر را از چشم آنان مىاندازد.
حضرت عسگرى علیهالسلام فرمود:
… و من تواضع فى الدنیا لاخوانه فهو عندالله من الصدیقین و من شیعة على بن ابیطالب علیهالسلام حقا(1)
کسى که در دنیا نسبت به برادران ایمانى خود متواضع باشد، در نزد حق از صدیقین، و به حقیقت از شیعیان على بن ابیطالب علیهالسلام است.
امام صادق علیهالسلام از پدرانش روایت مىکند:
ان من التواضع ان یرضى الرجل بالمجلس دون المجلس، و ان یسلم على من یلقى، و ان یترک المراء و ان کان محقا، و لا یحب ان یحمد على التقوى(2)
از تواضع، نشستن در جلسه عمومى یا خانوادگى است در جائى که باشد، و سلام کردن به هر کسى است که با او ملاقات دست دهد، و ترک جدال و بگو و مگو است گر چه حق با انسان باشد، و اینکه انسان دوست نداشته باشد بر پاکى و تقوا در بین مردم ستایش شود.
امیرالمؤمنین علیهالسلام به وقت مرگ فرمود:
علیک بالتواضع فانه من اعظم العبادة(3)
بر تو باد به فروتنى و تواضع، همانا این برنامه از بزرگترین عبادت است.
1) بحار، ج 72، ص 117.
2) بحار، ج 72، ص 119 – 118.
3) همان مدرک.