علاوه بر انجام مشاهدات، برقرار کردن ارتباط مستقیم، با بازدید کنندگان چشم انداز متفاوتی را در پی دارد. کاربران محصولات ما، موضوع را با دیده ای متفاوت می نگرند که با آن چه سازندگان، در نظر دارند، در اکثر موارد، بهتر است فقط یکی ازاعضای گروه، به بازدید کنندگان نزدیک شود؛ در حالی که دیگر اعضای گروه باید از فاصله ای دورتر نظاره گر ماجرا باشند.
این امر، باعث می شود که بازدید کننده هراس کمتری به خود راه بدهد در این جا به ذکر چند نمونه ی موفقیت آمیز اشاره می کنیم:
1- مخاطب را در جایگاه کارشناسی قرار دهید.
پس از این که بازدید کنندگان از کنار موضوع عبور کردند، به آنان نزدیک شوید و گفت وگوی کوتاهی با آنان انجام دهید. از آنان بپرسید که نظرشان درباره ی موضوع چه بوده و یا اصلا موضوع درباره ی چه موضوعی بوده است؟ و یا این که، چگونه باید باشید؟ یا باید چه تغیراتی در آن صورت گیرد، تا قابل فهم تر و جذاب تر گردد؟ با این شیوه ها، شما در می یابید که موضوع چه نوع پیامی برای بازدید کننده خواهد داشت؟ و یا اینکه، آیا این پیام، همان پیامی بوده که شما انتظار آن را داشتید؟
2- از بازدیدکنندگان بخواهید تا دقایقی را با شما در کنار موضوع بگذرانند.
آنان را به سمت موضوع هدایت کنید، و ببینید که آیا درک لازم را داشته اند. اگر بازدید کننده ای که در این نوع فعالیت شرکت دارد، با کمک شما قادر نباشد به معنای مورد نظر دست یابد، تقریبا غیر ممکن خواهد بود که این امکان برای دیگر بازدید کننده ها نیز میسر باشد.
3- بازدیدکنندگان را به هنگام بازدید از موزه زیر نظر داشته باشید.
این تجربه، به شما نگرش تازه ای می بخشد که فقط به موضوع محدود نمی گردد؛ بلکه روند و نقش اجرا را نیز در میان فعالیت های موزه، روشن می سازد. در همان حال که بازدید کنندگان را زیر نظر دارید، نقشه ی سالن را با خود همراه داشته باشید تا مسیر انتخابی آنان را نیز ثبت کنید. زمانی که در کنار هر موضوع قرار می گیرید، وضعیت را یادداشت کنید و مشاهدات خود را به طور دقیق بنویسید؛ اگرچه این عمل، فقط در مکانی ممکن می شود که ضمن راه اندازی برای بازدید عموم، آزاد باشد. هم چنین، گردآوری اطلاعاتی از این دست از نمایشگاه های مشابه و بخش های دیگر موزه، خود می تواند زمینه ساز روشی جهت برنامه ریزی در سالن جدید باشد.