جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تربیت اولاد وظیفه سنگین والدین

زمان مطالعه: 3 دقیقه

بحث ما درباره‏ى تربیت اولاد بود، عرض کردم این بحث بحثى است مفید و ارزنده، براى همه و همه این بحث لازم و واجب است، و عرض کردم این بحث مقدمه و فصل‏هایى دارد دیروز درباره‏ى مقدمه بحث صحبت کردم و خلاصه بحث این شد که پدر و مادر در سرنوشت کودک، در سرنوشت جوان و نوجوان خود دخالت دارند و فهمیدیم که از نظر قرآن و روایات اهل‏بیت تربیت اولاد واجب است آن هم واجب مؤکد، و بى‏تفاوتى راجع به این امر گناهش بزرگ است خسران دنیا و آخرتش هم بزرگ و حتماً باید مواظب باشید.

اما قبل از آنکه وارد بحث فصل اول بشوم یک جمله‏اى به شما عرض کنم و این جمله تا آخر ماه مبارک رمضان در بحث‏ها دخالت دارد و در نظر شما باید باشد و آن نکته و جمله این است که این بحثى را که ما مى‏کنیم بحث اقتضایى است نه بحث علت تامه. اینکه مى‏گویم پدر و مادر دخالت دارند در سرنوشت اولاد دیروز معنا کردم اگر پدر با تفاوت باشد راجع به تربیت کودک اگر مادر، متقى و باتفاوت باشد تربیت زمینه‏ساز است براى سعادت.

که، ما طلبه‏ها مى‏گوئیم – اقتضا نه علت تامه – و اگر در امر تربیت پدر لاابالى و بى‏تفاوت شد، مادر بى‏تقوا، و بى‏تفاوت شد، این زمینه‏ساز است براى شقاوت و همان طور که دیروز گفتم دخالت پدر و مادر در سرنوشت کودک علت تامه نیست، چه بسیار اتفاق افتاده است پدر بى‏تفاوت بوده حتى از نظر غذا، غذاى حلال نخورده. نطفه فرزند منعقد شده، یا بى‏تفاوت بود و تربیت نکرد زمینه‏ى شقاوت براى این بچه خواهد بود.

اما این بچه در یک محیط سالمى واقع شد با روحانیت سر و کار پیدا کرد، یک انقلاب درونى در او پیدا شد و با اراده خود توانست خود را سعادتمند کند. به عکس آن، بعضى اوقات پدر خیلى باتفاوت بود، پدر تربیت کرد و از نظر غذاى حلال و حرام مراعات کرد مادر باعفت بود، مادر تربیت کرد اما اتفاقاً با اینکه زمینه‏ى سعادت برایش فراهم بود در یک محیط ناسالم قرار گرفت رفیق بد پیدا کرد – العیاذبالله در یک محیط غیرانقلابى واقع شد یک بچه‏ى ناسالمى درآمد – با فرض اینکه زمینه سعادت براى او فراهم بود.

لذا بحث ما این نیست که اگر تربیت کردى حتماً سعادتمند مى‏شود، و اگر تربیت نکردى حتماً شقاوتمند مى‏شود، به قول ما طلبه‏ها بحث علیت تامه نیست بحث زمینه، بحث اقتضا است، یعنى پدر و مادر در سرنوشت کودک دخالت دارند و باید به این دخالت اهمیت بدهند.

واجب است بر پدر و مادر بچه را در راه راست قرار داده زمینه سعادت او را فراهم کنند و این براى پدر و مادر واجب است، آن هم واجب مؤکد، و اما این که بعد چه مى‏شود آن بستگى به عنایات و توفیقات خداوند دارد زمینه را پدر و مادر براى سعادت فرزند خود فراهم کرده‏اند. کودک بایستى با اراده خودش آن زمینه را به فعلیت برساند و به عبارت دیگر آن نهالى که پدر و مادر کاشته‏اند به توجه به سایر عوامل در امر تربیت به ثمر برساند و تأکید مى‏کنم یک دفعه العیاذبالله حالت یأس براى کسى پیدا نشود، بعد هم درباره‏ى آن صحبت مى‏کنم.

ولد الزنا در جاده‏ى بدى افتاده زمینه‏ى شقاوت براى او فراهم شده. اما همین ولدالزنا مى‏تواند با اراده خود با فعالیت خود، خود را سعادتمند کند. مى‏تواند در یک محیط سالمى واقع شود، و رفیق خوب پیدا کند، مى‏تواند با روحانیت با احکام دین سر و کار پیدا کند و همین ولدالزنا بهشتى بشود مقام قرب الهى را هم پیدا بکند.

اگر یک پدر لاابالى غذاى حرام خورد و انعقاد نطفه شد گرچه دخالت در شقات بچه دارد اما این جور نیست که نتواند خود را سعادتمند کند، نتواند خود را به مقام قرب الهى برساند، اراده‏ى انسان سرجایش هست انسان با

اراده‏اش مى‏تواند به مقام قرب الهى برسد چنانکه با اراده‏اش مى‏تواند به اسفل السافلین برسد.

بحث ما فعلاً یک بحث وظیفه‏اى است، وظیفه سنگین پدر و مادرها این است که باید تربیت اولاد کنند باید مراعات کنند بچه‏شان سعادتمند شود پدر و مادر و کار پدر و مادر و تربیت پدر و مادر در سرنوشت بچه دخالت دارد، به این مى‏گوئیم اقتضا، نه علت تامه. تکرار مى‏کنم بحث ما بحث اقتضائى است نه علت تامه بحث ما وظیفه است راجع به پدر و مادر و اما اینکه بچه با اراده‏ى خودش به کجا مى‏رسد الآن مورد بحث ما نیست و این جمله همیشه تا آخر بحث باید در نظر شما باشد.