جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تحسین تفاوت‏ها

زمان مطالعه: 2 دقیقه

ما معمولا کلمه‏ى «مدارا» را در مورد سخن گفتن از تفاوت‏هاى نژادى، مذهبى و فرهنگى به کار مى‏بریم. در خانواده‏هاى خودمان و در همسایگى، شکیبایى یا ناشکیبایى در مورد تفاوت انسان‏ها از روش رفتارى ما با آدم‏هاى متفاوت با ما آشکار مى‏شود: هم از روش برخورد مستقیم ما با آنان و هم آنچه زمانى که در کنارمان نیستند درباره‏شان مى‏گوییم. کودکان ما حتى کوچک‏ترین کنایه‏هاى ما را متوجه مى‏شوند و در حالى که ممکن است همه‏ى پیچیدگى‏هاى سخن ما را نفهمند؛ ولى نظریه و آراى ما را برداشت و رفتارمان را تقلید مى‏کنند.

آموزگار تازه‏ى کلاس پنجم مایکل از نژاد متفاوتى است و به نظر مى‏رسد مادر مایکل درباره‏ى او، نسبت به دیگر آموزگاران، پرسش‏هاى بیشترى دارد. او مى‏پرسد: «درباره‏ى آموزگار جدیدت چه نظرى دارى؟ چه کتاب‏هایى را توصیه کرده است؟ آیا بعضى از بچه‏ها را بیشتر از بقیه دوست دارد؟«

مایکل نمى‏فهمد چرا مادر درباره‏ى آموزگارش این همه مى‏پرسد؛ ولى مى‏کوشد او را، آن طور که شناخته است، توصیف کند. مایکل مى‏گوید: «او به ما اجازه مى دهد تابلوى اعلانات خود را هر جور که دوست داریم تزیین کنیم و در زمان مسابقات با ما به زمین بازى مى‏آید.«

به نظر نمى‏رسد این پاسخ‏ها مادر را راضى کرده باشد. او پافشارى مى‏کند: «به نظرت معلم خوبیه؟ آیا لازمه تو رو به کلاس دیگرى انتقال بدیم؟«

حالا دیگر مایکل به راستى گیج شده است. در ابتدا او آموزگارش را دوست داشت؛ اما حالا دیگر مطمئن نیست. روز بعد، با نظرى کم و بیش متفاوت، وارد کلاس مى‏شود. شاید این آموزگار بعضى از شاگردها را بیشتر دوست داشته باشد. به طور حتم مایکل جزو آن شاگردها نیست. او باید در این باره بیشتر فکر کند.

اگر از مادر مایکل مى‏پرسیدیم آیا او دیگر نژادها را به خوبى مى‏پذیرد، به احتمال زیاد پاسخ مى‏داد: «بله، البته!» با این حال، او به فرزندش پیام دیگرى را منتقل مى‏کند.

کودکان ما در دنیایى رشد مى‏کنند که سازگارى با همسایگان جهانى، شرکت در حفظ محیط زیست و تجارت جهانى و جلوگیرى از نابودى زمین، واقعیت‏هاى گریزناپذیر زندگى هستند. بچه‏هاى ما باید با آدم‏هایى از رنگ‏ها، فرهنگ‏ها، توانایى‏ها و اعتقادات دیگر راحت باشند. با فراهم ساختن الگوى مناسبى از سازگارى و پذیرش، مى‏توانیم به فرزندانمان آموزش دهیم نه تنها به تفاوت میان انسان‏ها احترام بگذارند، بلکه به جاى مشکوک بودن به آنان، براى‏شان ارزش قایل شوند و حتى از آنها لذت ببرند.