تماشای زیبایی های طبیعت، تفکر و دقت در شگفتی های آن، اندیشیدن
درباره ی آفرینش موجودات، اثری عمیق در تلطیف عواطف، تعالی احساسات، وسعت روح، صفا و سلامت روان خواهد گذاشت و موجب قدرت حرکت، درستی اندیشه، بلندی نظر، حقیقت گرایی، پاک سرشتی، خیرطلبی، آشنایی با رموز نهفته ی جهان و داناتر شدن به واقعیت زندگی، خواهد شد.
به هر حال، سیر در طبیعت و توجه به دقایق آن، نظام بخش درون آدمی است. در این مسیر، تنها نگاه ها، توجهات و سپس دقت ها و انفعالات، عامل اساسی است و وجود آدمی، خود به خود، مایه های لازم را از این نگاه ها می گیرند و تحولات باطنی را صورت می دهند و به موقع و بجا، ثمربخشی خواهند داشت. جایی که این مقدار توجه به طبیعت و دقایق آن، چنین مکتب آموزنده ای دارد، اگر توجه به خدا، به عنوان آفریننده ی طبیعت و استمداد از فیض او نیز، اضافه شود، چقدر نافذ و مؤثرتر خواهد بود.
البته ذکر این نکته ضروری است که می بایست، علاوه بر توجه و تفکر در آثار طبیعت، به استدلال عقلی نیز پرداخت و عقیده و نظر را از سطح به عمق و درون مطلب، متوجه کرد.