انضباط های سخت و خشن در رشد اثر می گذارند، هم مانع رشد فکری هستند، هم مانع رشد بدنی، اخلاقی، عاطفی. از چنین فرزندان قدرت ابتکار سلب می شود و زمینه هائی چون تصمیم گیری، اراده های عقلانی دچار خلل می گردد و در نتیجه کرامت و ارزش آنها به خطر خواهد افتاد.
به هنگامی که به خاطر انضباط سخت، آزادی فرد محدود شود و یا نقش ها از بین برود امر تربیت دچار خطر می گردد. امکان رشد از آنان سلب می نماید، کنجکاوی شان را می کشد، طفل را وامی دارد، که راه خمودی، بیحالی، غیرفعال بودن را در پیش گیرد و از راه و رسم رشد فروماند.
این خطر به هنگامی شدید می شود که والدین گاهی فرزندان خود را وسیله ای برای فرونشاندن خشم خود قرار دهند و طفل را به باد کتک و خشونت گیرند. بی رحمی های پدر و کتک کاری او به قصد کشت، چنان ناامنی و وحشتی در آنان پدید می آورد که گاهی خواب و قرار را از آنان می ستاند. در چنان صورتی آنان در جستجوی پناهگاهی هستند که در سایه آن جان خود را از خطر نجات دهند و در این پناه جوئی هاست که زمینه برای لغزش و انحراف فراهم می آید.