جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

تأثیرات آموزش هیجان

زمان مطالعه: 5 دقیقه

فرزندان والدین آموزشگر هیجان چه تفاوتی با دیگران دارند؟ با مشاهده و تجزیه و تحلیل دقیق واژه ها، رفتار و پاسخ های هیجانی خانواده ها در دراز مدت- همان کاری را که ما در پژوهش های مان انجام دادیم- شاهد تفاوت چشمگیری بودیم. کودکانی که والدین آنها پیوسته آموزش هیجان را بکار می برند وضعیت جسمانی بهتر و نمرات تحصیلی بالاتری از کودکانی دارند که چنین راهنمایی هایی به آنها ارائه نشده است. این کودکان سازگاری بهتری با دوستان خود دارند، مشکلات رفتاری کمتر و گرایش کمتری به رفتار خشونت آمیز دارند. به طور کلی کودکانی که آموزش هیجانی دیده اند احساسات منفی کمتر و مثبت بیشتری را تجربه کرده اند. خلاصه اینکه، این کودکان از سلامت هیجانی بیشتری برخوردارند.

اما شگفت انگیزترین یافته من این بود که: وقتی پدران و مادران شیوه آموزش هیجان را در فرزند پروری انتخاب می کنند، فرزندان آنها انعطاف پذیرتر می شوند. کودکانی که آموزش هیجان را تجربه کرده اند نیز مانند کودکان دیگر تحت شرایط دشوار ناراحت و خشمگین می شوند یا می ترسند، اما بهتر می توانند خودشان را آرام کنند، از نگرانی به حال اول بازگردند، و به فعالیت های خلاقانه بپردازند، به عبارتی،

آنان هوش هیجانی بیشتری دارند.

در حقیقت، پژوهش ما نشان داده آموزش هیجان حتی می تواند کودکان را در برابر تأثیرات آسیب زا و گریز ناپذیر بحران های رایج و روز افزون برای خانواده های آمریکایی- ناسازگاری زناشویی و طلاق- حمایت کند.

اکنون بیش از نیمی از ازدواج ها به طلاق منتهی می شوند، میلیون ها کودک در خطر مشکلاتی قرار دارند که بسیاری از جامعه شناسان این مشکلات را به فروپاشی خانواده ربط می دهند. این مشکلات شامل: شکست تحصیلی، طرد شدن از سوی کودکان دیگر، افسردگی، مشکلات سلامتی و رفتارهای ضد اجتماعی است. افزون بر این، مشکلاتی چون ناراحتی و ناسازگاری در خانواده می تواند بر کودکان تأثیر بگذارد، حتی اگر پدر و مادر از هم طلاق نگرفته باشند. پژوهش های نشان داده اند وقتی زن و شوهر همیشه در حال جنگ باشند، ناسازگاری آنها با یکدیگر توانایی فرزندشان در دوستی هایش را مختل می کند. همچنین دریافتیم ناسازگاری زناشویی بر تکالیف درسی کودک تأثیر می گذارد و آسیب پذیری او نسبت به بیماری را بالا می برد. اکنون می دانیم که علت اساسی فراگیری بیماری از هم پاشیدگی زندگی زناشویی در جامعه ما، موجب افزایش انحراف و رفتار خشونت آمیز در میان کودکان و نوجوانان می شود.

در حالی که وقتی برای والدین آموزشگر هیجان در پژوهش های ما، اختلافی در رابطه زناشویی شان پیش می آمد، از هم جدا زندگی می کردند یا طلاق می گرفتند، آنچه رخ می داد متفاوت بود. گرچه چنین کودکانی معمولا «غمگین تر» از آزمودنی های دیگر بودند، اما به نظر می رسید آموزش هیجان برای آنان همچون سپری عمل کرده است که تأثیرات آسیب زایی که بسیاری از کودکان در ناسازگاری زناشویی والدین خود تجربه می کنند، را کاهش داده بود. تأثیرات اثبات شده ناشی از طلاق و ناسازگاری زناشویی از جمله: شکست تحصیلی، پرخاشگری و مشکلات با همسالان، در گروهی که آموزش هیجان را تجربه کرده اند مشاهده نشد، همه ی این یافته حاکی است که آموزش هیجان به طور حتم نخستین عامل کاهش دهنده فشار روانی ناشی از طلاق است.

گرچه چنین یافته هایی در خانواده هایی که با مشکلات زناشویی و پیامد ناخوشایند طلاق دست و پنجه نرم می کنند به وضوح مشاهده شده است، اما انتظار می رود یافته های پژوهش های دیگر نشانگر این باشند که آموزش هیجان می تواند تأثیرات منفی همه ناسازگاری ها، فقدان ها و اندوه ها را در کودکان کاهش دهد.

یکی دیگر از یافته های شگفت انگیز در پژوهش مان، به پدران مربوط می شود. یافته های ما نشان می دهند وقتی شیوه فرزند پروری پدران، آموزشگری هیجان باشد، این شیوه تأثیر بسیار مثبتی بر رشد هیجانی فرزندانشان دارد. وقتی پدران نسبت به احساسات فرزندانشان آگاه باشند و تلاش کنند آنان را در حل مشکلات شان یاری کنند، فرزندان عملکرد بهتری در مدرسه و ارتباط با دیگران خواهند داشت. برعکس، پدری که به لحاظ هیجانی نسبت به فرزندش سرد و بی عاطفه باشد- پدر خشن، ایرادگیر یا پدری که هیجان های فرزندش را کم اهمیت می شمارد- می تواند تأثیر منفی بسیار ژرفی بر فرزندش داشته باشد. فرزندان چنین پدرانی به احتمال زیاد عملکرد ضعیفی در مدرسه دارند، بیشتر با دوستان خود دعوا می کنند و وضعیت سلامتی ضعیفی دارند. (چنین تأکیدی بر پدران به این معنا نیست که حضور مادر بر هوش هیجانی فرزندان بی تأثیر است. بلکه تأثیرات تعاملات مادر با فرزندانش چشمگیر است. اما پژوهش های ما نشان می دهند تأثیر پدر بر فرزندان چه خوب و چه بد بیش از مادر است.)

با توجه به افزایش آمار نگران کننده 28 درصدی کودکان آمریکایی که تنها با مادرشان زندگی می کنند، نمی توان اهمیت حضور پدر در زندگی کودک را نادیده گرفت. با این وجود نباید بپنداریم که وجود هر پدری بهتر از نبودن پدر است. حضور هیجانی پدر می تواند در زندگی کودک بسیار سودمند باشد، اما پدر سرد و سنگدل می تواند بسیار آسیب زا باشد.

گر چه پژوهش های ما نشان می دهند والدین آموزشگر هیجان، کودکان خود را یاری می کنند تا در بزرگسالی افرادی سلامت تر و موفق تر باشند، اما این شیوه به هیچ وجه چاره و درمانی برای مشکلات جدی خانوادگی که نیازمند یاری درمانگری

حرفه ای است، نیست. و برخلاف بسیاری از هواداران دیگر دیدگاه های فرزند پروری، من تضمین نمی کنم آموزشگری هیجان نوش دارویی برای همه مشکلات متداول در زندگی خانوادگی باشد. بکار بستن آموزشگری هیجان به معنای از بین رفتن همه مشاجرات خانوادگی، از بین رفتن واژه های ناخوشایند، جریحه دار نشدن احساسات و از بین رفتن ناراحتی و تنش نیست. ناسازگاری و اختلاف نظر حقیقتی از زندگی خانوادگی هستند. اما وقتی آموزشگری هیجان را آغاز می کنید، احساس نزدیک تر شدن به فرزندان را خواهید داشت و وقتی بین اعضای خانواده صمیمیت و احترام بیشتری وجود داشته باشد، مشکلات بین افراد خانواده به قدری کمتر می شوند که می توان آنها را تحمل کرد.

و بالاخره اینکه آموزشگری هیجان به معنای پایان دادن به مقررات و انضباط در خانواده نیست. در حقیقت وقتی شما و فرزندانتان با یکدیگر صمیمیت هیجانی داشته باشید، قدرت بیشتری در زندگی آنها خواهید داشت و نقش شما تأثیر گذارتر خواهد بود. موقعیت شما به گونه ای خواهد بود که وقتی سر سختی لازم است سر سخت می شوید. همچنین وقتی می بینید اشتباهی از فرزندتان سر می زند، از حرکت باز می ایستد و با او در این زمینه گفتگو می کنید، ترسی از تعیین محدودیت ندارید. وقتی می دانید فرزندتان می تواند عملکرد بهتری داشته باشد ترسی ندارید که به او بگویید شما را دلسرد و ناامید کرده است. و از آنجا که با او پیوند هیجانی لازم را دارید، گفته های تان برای او اهمیت دارند. آنها به باورهایتان اهمیت می دهند و نمی خواهند شما را آزرده کنند. آموزشگری هیجان شما را در هدایت و برانگیختن فرزندتان یاری می کند.

آموزشگری هیجان مستلزم مسولیت پذیری و صبر و حوصله بسیاری است، اما در عمل مانند همه مربی گری های دیگر است. اگر می خواهید فرزندتان در بازی بیس بال پیشرفت کند از بازی اجتناب نمی کنید، به حیاط می روید و شروع به بازی کردن با او می کنید، اگر می خواهید فرزندتان به احساساتش بپردازد، با تنش روبه رو شود، و روابط سالمی با دیگران برقرار کند، ابراز احساسات منفی از سوی او را سرکوب نکنید و آنها را نادیده نگیرید، با فرزندتان ارتباط برقرار کنید و او را راهنمایی کنید.

هر چند پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها، آموزگاران و دیگر بزرگسالان نیز می توانند نقش آموزشگر هیجان را در زندگی کودک ایفا کنند، اما شما به عنوان والد، بهترین شرایط برای این کار را دارید. شما تنها کسی هستید که می دانید، می خواهید فرزند شما چه نقشی را ایفا کند. و شما کسی هستید که در شرایط سخت زندگی در کنار او هستید. این سختی می تواند دل درد نوزادی، آموزش استفاده از لگن، دعوای خواهر و برادری، یا نرفتن به جشن فارغ التحصیلی باشد، مشکل هر چه باشد فرزندتان برای گرفتن خط مشی به شما می نگرد. بنابراین شما نیز باید کلاه مربیگری را به سر کنید و او را برای برنده شدن در مسابقه یاری کنید.