جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

این هنرها جمله بدبختی فزود

زمان مطالعه: 2 دقیقه

»مولوی«

از شکست ما صدای شکوه نتوان یافتن

شیشه این جا می گشاید لب به تحسین، سنگ را

»بیدل«

دانی که چرا:

»تربیت کردن، هنر شکست خوردن است!«؟

زیرا تربیت کردن که خود نوعی هنر است و نه صنعت، در عین هنر بودن آن، فاقد توانایی شکل دادن انسان مطابق سلیقه و فهم و انتظار مربی است.

همان گونه که هنر ترجمه کردن یک اثر از زبان مادری به زبان دیگری همواره با شکست مواجه می شود، تعلیم و تربیت نیز هنری است شکست خورده!

همان گونه که هیچ کس به هیچ وجه و هیچ گاه و به هیچ طریق نمی تواند یک اثر بیگانه را از زبان بیگانه به زبان مادری اش همان گونه که قصد مؤلف بوده است به طور کامل برگرداند، هیچ گاه نمی توان طبیعت و منش یک فرد را آن گونه که خود می خواهیم تغییر داد و اگر هم تغییر داده شود کار تربیتی صورت نگرفته است؛ بلکه به یک کار صنعتی اقدام شده است که خود یک عمل غیر تربیتی و غیر انسانی به شمار می رود.

از این منظر، تربیت کردن یک هنر شکست خورده است؛ زیرا هیچ کس نمی تواند هیچ کس را از بیرون تغییر دهد مگر آن که شخص خود، مستعد و خواهان تغییر از درون باشد.

تربیت کردن یک هنر شکست خورده است؛ زیرا تربیت کردن مانع تربیت شدن است. و شکل دادن مانع شکل یافتن، و تغییر دادن مانع تغییر یافتن! به همان گونه که وادار کردن کسی به دوست داشتن، مانع تقویت حس دوست دار بودن در او می گردد.

خلاقیت، استعداد و قریحه و انگیزه ی درونی نسبت به چیزی، به گونه ای است که به محض هوشیاری بر آن و جهت دهی به آن، از بین می رود.

تربیت طبیعی و درونی، زمانی به کنش وری می پردازد که از دام واکنش ها آزاد شود. هر گاه تربیت را در حیطه ی برنامه ریزی و قاعده مندی و روشمندی های تصنعی زندانی کنیم، ریشه ها و پایه های اصلی آن را قطع کرده ایم.(1)

به همان میزان، ارزش های تربیتی، آموزش دادنی نیست؛ نشان دادنی است. این فضیلت ها، اکتسابی نیست؛ بلکه فرایندی اکتشافی است یادگرفتنی نیست؛ بلکه بازپدیدآوری است.

پس همه ی آن چه را که به نام تربیت می خواهیم بارور سازیم، چنان چه از طبیعت اصلی و حرکت فطری و اصالی آن خارج کنیم به شکست خود اقرار کرده ایم؛ هر چند صدها هنر و تکنیک را به کار بریم. و در نهایت همه ی این هنرها به شکست می انجامد.

»این هنرها جمله بدبختی فزود«!

و هنر تربیت به این معنا و با این روش های بیرونی، یک هنر شکست خورده است!

برای دو چشم بینا همه چیز در این جهان معجزه است.

»اورتگای گاست«


1) می گویند آرایش را افراد زشت اختراع کرده اند؛ به همان روال شاید بتوان گفت: آموزش خلاقیت را افراد غیر خلاق، و آموزش اخلاق را واعظان غیر اخلاقی اختراع کرده اند!.