جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اگر کودکان با شناخت زندگى کنند، مى‏آموزند هدف داشتن خوب است‏

زمان مطالعه: 2 دقیقه

آیا هیچ گاه بر روى ساعت شماطه‏اى، آینه‏ى حمام یا در جلویى خانه یادداشتى براى خودتان چسبانده‏اید؟ آیا شما هم مانند بقیه‏ى ما، متوجه شده‏اید به بودن آن یادداشت عادت مى‏کنید، به طورى که دیگر آن را نمى‏بینید؟ به همین دلیل است که اخطار روى در یخچال‏ها «باز کردن این در ممکن است براى شما خطرناک باشد.» مفید واقع نمى‏شود؛ چون ما دیگر به آن توجه نمى‏کنیم.

به همین ترتیب، ما بعضى وقت‏ها دیدن کودکانمان را نیز فراموش مى‏کنیم. ما آن چنان در دام هزاران هزار کار زندگى گرفتار مى‏شویم که از یاد مى‏بریم به کودکان خود توجه کنیم. ما آنان رابه مدرسه مى‏بریم، براى‏شان غذا درست مى‏کنیم، کارهاى آنان را سرپرستى مى‏کنیم؛ اما براى نشستن و حرف زدن با ایشان وقت در نظر نمى‏گیریم.

واژه شناخت به معناى «دوباره آشنا شدن» است – از نو دریافتن. بچه‏ها رشد و به سرعت تغییر مى‏کنند. به نظر مى‏رسد که نوزاد، تنها در مدت چند روز، مى‏تواند به کودکى نوپا و کودکى خردسال به نوجوان بدل‏

شود. فرزندان ما درست جلوى چشم ما رشد مى‏کنند و ما گاهى آن چنان گرفتاریم که در بعضى از مراحل فرصت مشاهده را از دست مى‏دهیم. ما باید مرتب تلاش کنیم آنان را دوباره ببینیم و دوباره بشناسیم.

شناختن کودکان دشوار نیست، تنها به صرف وقت و توجه نیاز دارد. توجه ما به خودى خود آنان را حمایت مى‏کند، آرامش مى‏بخشد، انرژى مى‏دهد و موجب رشدشان مى‏شود.

الیسا، چهارساله، در روزى پاییزى، هنگام قدم زدن در پارک، آستین مادر را مى‏کشد و مى‏گوید: «مى‏تونیم بریم اون طرف؟ من مى‏خوام چند تا از اون برگ‏هاى بزرگ بکنم.«

مادر پاسخ مى‏دهد: «ولى عزیزم، چمن‏ها خیسه و تو هم تا حالا یک عالمه برگ چیدى!«

الیسا اصرار مى‏ورزد و مى‏گوید: «ولى من از اون برگ‏ها ندارم و اونها رو براى مجموعه‏ى برگهام لازم دارم.«

مادر با تعجب به دخترش نگاه مى‏کند. او متوجه شده بود که الیسا برگ مى‏چیند؛ ولى درباره‏ى آن اصلا فکر نکرده بود. او به هیچ وجه نمى‏دانست که الیسا مجموعه‏اى از برگ‏ها درست کرده است. او حتى تصورش را هم نمى‏کرد که الیسا معنى مجموعه را بداند. مادر مى‏فهمد که درست کردن یک مجموعه و گردآورى برگ بدون کمک مادر، نشان از شکوفایى حس استقلال طلبى فرزندش دارد. او مى‏ایستد و دسته‏ى برگ‏ها

را در دست الیسا تحسین مى‏کند و وقتى او در میان علف‏ها به سوى یک درخت بلوط پیر مى‏دود، به او مى‏نگرد. در راه خانه، مادر و فرزند درباره‏ى اسم انواع گوناگون درخت‏ها و اینکه چطور هر برگى رنگ و شکل ویژه‏ى خود را دارد، حرف مى‏زنند.

اگر ما براى دیدن واقعى فرزندانمان وقت صرف کنیم – به آنچه مى‏گویند گوش دهیم، به کارهایى که انجام مى‏دهند نگاه کنیم و بفهمیم چه احساسى دارند – براى ما بسیار آسان‏تر خواهد بود هنگامى که براى رسیدن به هدفى تلاش مى‏کنند، آنان را تحسین کنیم. این آگاهى به ما کمک خواهد کرد تصمیم بگیریم چه وقت اجازه دهیم مستقل کار کنند و چه وقت دست خود را براى کمک به آنان دراز کنیم.